دو هدف عمدۀ پژوهش حاضر، واکاوی راهبردهای آموزش اصیل و اولویت بندی این راهبردها در بافت مدارس ابتدایی بود. جهت شناسایی راهبردهای آموزش اصیل، از روش گروه های کانونی مجازی استفاده شد. به این منظور با استفاده از رویکرد هدفمند و از طریق روش نمونه گیری گلوله برفی، سه گروه کانونی پنج نفره از متخصصان تعلیم و تربیت (به جز گردانندۀ جلسه)، انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات در این بخش، مصاحبه غیرساختاریافته بود و تحلیل مصاحبه ها در دو سطح مفاهیم فرعی و مفاهیم اصلی صورت گرفت. در نهایت اعتبار تحلیل ها از طریق شناخت بازخورد گروه کانونی و مثلث سازی تحلیل گر تأیید شد. همچنین جهت اولویت بندی راهبردهای آموزش اصیل از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. به این منظور، بیست نفر از معلمان خبره به صورت هدفمند و با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه مقایسه های زوجی مشتمل بر پنج ماتریس مقایسه دو به دو بود که از دل تحلیل مصاحبه ها در بخش قبلی بیرون آمدند. نرخ ناسازگاری هر یک از ماتریس های پنج گانه کمتر از 1/0 بوده و لذا از اعتبار مقایسه ها اطمینان حاصل شد. در نهایت جهت تجزیه و تحلیل داده ها به شاخص هایی همچون میانگین هندسی و بردار ویژه استناد شد. نتایج این پژوهش شناسایی و اولویت بندی 35 راهبرد آموزش اصیل بود که این راهبردها در چهار مؤلفه دسته بندی شدند. بر این اساس مهم ترین راهبردهای کلی آموزش اصیل به ترتیب عبارت از «فرصت های کسب تجربیات آموزشی اصیل»، «سنجش به عنوان یادگیری»، «شخصی سازی یادگیری»، و «اصالت معلم» بودند.