دانشگاه به عنوان یک سازمان آموزشی نیازمند محیط کاری غنی و معنادار است.اما معنادار کردن محیط کار نیازمند رهبرانی است که قادر به پیوند عمیق ارزش های فردی کارکنان با رسالت های سازمان باشند، طوری که این پیوند سبب افزایش تعاملات فرد – سازمان و موجب بهبود عملکرد شغلی کارکنان گردد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش رهبری معنوی در عملکرد شغلی با میانجیگری سرمایه اجتماعی بود. جامعه پژوهش کلیه کارکنان دانشگاه بوعلی سینا بود که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و بر مبنای جدول مورگان نمونه ای به حجم 242 نفر انتخاب شد. از پژوهش همبستگی جهت تبیین روابط متغیرها در قالب یک مدل استفاده شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد رهبری معنوی، پرسشنامه سرمایه اجتماعی و پرسشنامه عملکرد شغلی استفاده شد. پایایی و روایی پرسشنامه ها با استفاده از تکنیک های آلفای کرانباخ و تحلیل عاملی تأییدی تعیین شدند. جهت تحلیل داده ها از تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که رهبری معنوی دارای اثر مثبت و معنادار بر عملکرد شغلی کارکنان و سرمایه اجتماعی آنان است، سرمایه اجتماعی کارکنان رابطه مثبت و معنادار با عملکرد شغلی کارکنان دارد و رهبری معنوی به واسطه سرمایه اجتماعی کارکنان دارای رابطه مثبت و معنادار با عملکرد شغلی کارکنان دارد.