افزایش پیچیدگی های دنیای امروز و مواجهه با مشکلات مربوط به اجرای قوانین اجتماعی در جوامعی که دارای ارزشهای اخلاقی دیرینه می باشند، فرهنگ اخلاقی از اهمیت بالایی برخوردار است. در این راستا هدف پژوهش حاضر نهادینه سازی فرهنگ اخلاقی در سازمانها از طریق ارتقاء هوش اخلاقی بر اساس تفاوت های جنسیتی است. بر این اساس، واکاوی در شیوه قانونگذاری و توجه به تفاوت جنسیتی در فرهنگ اخلاقی سازمان، بایستی در راستای اصول و ضوابطی صورت پذیرد که در متن قانونگذاری و در بطن حقایق دینی موجود باشد. در این پژوهش ایجاد اخلاق جنسی مبتنی بر دو شیوۀ استدلالی آلفا و بتا در اخلاق مدیریتی و سازمانی مطرح شده است، تا بتوان تصویر روشنی از شباهت ها و تفاوت های اخلاقی بین زن و مرد با توجه به چهار اصول اخلاقی (توسعه معنوی، ارزش اخلاقی، حساسیت های اخلاقی و رفتار اخلاقی) برای افزایش کارآمدی های هر جنس به دست آید. بنابراین به منظور ایجاد فضای اخلاقی و توسعه اخلاقی، «هوش اخلاقی» می تواند یکی از شاخص های مؤثر در نهادینه کردن اصول اخلاقی در سازمان محسوب شود و گام برداشتن در جهت توجه به آن و در نظر گرفتن خصوصیات اخلاقی بین زن و مرد می تواند به طور مستقیم و غیرمستقیم روابط سازمانی و کیفیت زندگی کاری را در جهت اثرات مثبت بر عملکرد سازمانی تحت تأثیر قرار دهد، در نتیجه سازمان ها باید به بسط و گسترش شکل های ضمنی فرهنگ اخلاقی توجهی مضاعف معطوف داشته باشند. و در پایان پیشنهاداتی برای پرورش هوش اخلاقی یا تربیت کارکنان اخلاقی به مدیران مطرح شده است.