درس عربی وتدریس آن، از دیرباز بخش ضروری وجدایی ناپذیر ازبرنامه درسی بوده است. این درس یکی ازدروس پایه و اصلی دردوره متوسطه به شمار می آمده است که به دلیل داشتن قواعد سخت وپر نکته، بیشتر دانش آموزان تمایلی برای یادگیری آن نداشته اند وحتی ازیادگیری این درس فراری بوده اند. به همین علت بوده که تجزیه وتحلیل کتاب های درسی ازجمله درس عربی ضرورت پیداکرده است. دراین جستار میزان ارائه فعال محتوا در کتاب عربی پایه نهم براساس روش تحلیل کیفی ویلیام رومی مورد برر سی قرار گرفت . کتاب درسی به عنوان جامعه آماری استفاده شده است . درقسمت متون از هر بخش به صورت تصادفی بیست وپنج جمله متوالی انتخاب شده است اما تصاویر و پرسش ها به صورت کامل مورد بررسی قرار گرفته اند. این کتاب یک رویکرد قیاسی نسبت به محتوا داشته چرا که بر اساس نظریه ای مشخص(روش ویلیام رومی)به تحلیل کیفی کتاب عربی پایه نهم پرداخته شده اس ت. به واسطه تجزیه وتحلیل کتاب های درسی مشخص شده است که آیا کتاب درحد درک وفهم دانش آموز پایه نهم مورد استفاد ه قرارگرفته است یاخیر. واحد مطالعه: درس های مندرج در کتاب و واحد تجزیه وتحلیل: متن، پرسش ها وتصاوی رموجود در کتا ب و 0)و تمرین ها ( / 0)، تصاویر ( 01 / واحد ثبت: فراوانی، درصد و... انتخاب گردید. نتایج حاصل از بررسی میزان ضریب درگیری متن( 01 1/57 )نشان داد که از میان هر سه این موارد فقط تمرین ها به صورت فعال ارائه شده اند و متن و تصاویرچون درمحدوده ی تعیین شده 1/5 درصد ارائه نشده اند، با استناد بر نتایج بدست آمده، محتوای کتاب عربی پایه نهم در قسمت متن و تصاویر درحد مطلوب – 0/4 و رضایت بخشی ارائه نشده است و کاملا غیرفعال بوده است.