شخصیت، یکی ازعناصر مهم و اساسی در رمان است که نویسنده بابه تصویر کشیدن آن، قدرت هنری خود رابه خواننده نشان می دهد. علاءأسوانی نویسنده مشهور مصری به نوبه خود با نوشتن رمان «شیکاجو» درسال)2007(م. به شهرتی جهانی دست یافت. این رمان در شیکاگو آمریکا رخ داده که ازچهل اپیزود تشکیل شده است، شخصیت های زن در این رمان برگرفته از دو فرهنگ شرق و غرب است که نویسنده با دو شیوه مستقیم و غیرمستقیم به این مهم پرداخته و با توصیف شخصیت ازطریق محیط، گفتگو و اعمال، تحلیل ظاهر، درونیات و کشمکش های ذهنی و عاطفی شخصیت ها با زاویه دید دانای کل به شناساندن آن ها پرداخته است. اسوانی ازانواع شخصیت ایستا و پویا، ساده و جامع، اصلی و فرعی، نوعی و ... بهره برده که به روش تحلیلی-توصیفی آن ها را بررسی کرده ایم. وی درمجموع هفده شخصیت زن برای داستانش انتخاب کرده است که پنج نفر از آن ها نقشی اصلی دارند، دراین میان، شخصیت «شیما محمدی» اصلی ترین شخصیت دراین داستان است به گونه ای که نویسنده، رمان را با قصه اوآغاز کرده و با سرنوشتش به پایان رسانده است. هدف ما دراین پژوهش؛ بیان مهمترین ویژگی های کلی زنان در این رمان و چگونگی سرنوشت و آینده آن ها، شناسایی انواع شیوه های شخصیت پردازی و تشریح اینکه نویسنده از کدام شیوه برای معرفی شخصیت ها بیشتراستفاده کرده، است. ازمهمترین نتایج و یافته های پژوهشی می توان گفت: نویسنده برای شخصیت پردازی زن، بیشتر از شیوه توصیف مستقیم ظاهر، اعمال و رفتار شخصیت بهره برده و اکثرا به بعد اجتماعی و خانوادگی آن ها توجه داشته است. مهمترین ویژگی های بارز شخصت های زن که در شکل گیری سرنوشت آن ها مؤثر است؛ لاابالیگری و سرشکستگی است؛ زیرا برای پاسخ دادن به تمایلات خویش، مذهب و اعتقاد خودشان ر ا زیر سوال می برند و به کارهایی چون: اعتیاد، آوارگی، بی بند و باری، روسپی گری و ... روی می آورند.