روایت شناسی علم جدیدی است، که کارکردِ اصلی آن بررسی عناصر ساختاری درروایت وحالت هایِ ترکیب این عناصراست. این علم درسده های اخیر محوراندیشه بسیاری ازنظریه-پردازان قرارگرفت وسبب شدنظریه های گوناگونی درباره آن ازسوی آنها ارائه گردد وزمینه را برای تکامل آن مهیاسازد. ژرار ژنت نظریه پرداز فرانسوی ازجمله روایت شناسانِ ساختارگرایی است که گام بلندی درراه اعتلای این علم برداشت.او در نظریه اش جهت تحلیل متن روایی سه عامل زمان دستوری، وجه یا حال و هوا و لحن را کانون توجه خود قرار داده است. دراین پژوهش یکی ازبرجسته ترین رمانهای علاءالأسوانی به نام عمارت یعقوبیان براساس این نظریه موردتحلیل واقع شده است. نتایج حاصله نشان می دهد: رمان فاقد نظم خطی حوادث است وازطریق حضور اندک راوی وارائه حداکثری اطلاعات برخواننده تأثیر گذاشته و درسراسر روایت نویسنده/راوی مسیرروایت را به پیش می راند.
