امروزه در جهانی که به طور شگرفی در حال تغییر است و رویدادهای آینده با عدم قطعیت توأم است، دستیابی مدیران به راهبردهایی که بتوانند با برقراری توازن لازم بین تعهد و تغییر، سازمان را به مزیت رقابتی برسانند، دشوارتر می شود. یکی از مسیرهای تحقق چنین توازنی، برنامه ریزی انعطاف پذیر است .در این بین مدیریت سازمان ها در نحوه ی ارتباط اجزای درونی با جهان بیرونی و در کل عملکرد کلی سازمان متبوعش فوق العاده تاثیرگذار است. این نکته علی الخصوص در مورد بنگاه های کوچک و متوسط که وزن عامل مدیریت بر عملکرد کلی بنگاه به مراتب بیشتر است، بیش از پیش نمود می یابد. بنابراین تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه عدم قطعیت با انواع برنامه ریزی استراتژیک با نقش میانجی گرایش استراتژیک مدیران انجام گرفت. جامعه آماری این تحقیق مدیران عالی شرکت های مستقر در پارک فناوری دانشگاه تهران می باشد. پژوهش حاضر از نظر ماهیت و روش، از نوع توصیفی ـ پیمایشی می باشد. روایی پرسشنامه از طریق مبانی نظری و نظر خبرگان و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ مورد تائید قرار گرفت. به منظور بررسی روابط و تجزیه و تحلیل داده، از روش معادلات ساختاری و همبستگی و با استفاده از نرم افزار SPSS و SMART PLS استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین عدم قطعیت با گرایش استراتژیک مدیران رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد و بین میزان عدم قطعیت با برنامه ریزی استراتژیک رابطه معنادار و منفی وجود دارد و همچنین بین گرایش استراتژیک کارآفرینانه مدیران با انتخاب برنامه ریزی استراتژیک رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد و در نهایت نقش گرایش استراتژیک مدیران به عنوان میانجی تایید شد.