اکوسیستم کارآفرینی به عنوان روابط تنگاتنگ مابین افراد، دولت و نهادهای وابسته به آن و سایر مولفه های تاثیر گذار به جهت حمایت از فعالیت های کارآفرینی، در یک منطقه ی جغرافیایی خاص تعریف می شود. این اکوسیستم ممکن است در سطح خود دانشگاه تشکیل شود. بررسی سیاست های آموزش عالی کشورهای توسعه یافته در طراحی و توسعه اکوسیستم کارآفرینی دانشگاهی به یکی از موضوعات نوین و مهم پژوهشی در حوزه های آموزش عالی و اکوسیستم کارآفرینی دانشگاهی تبدیل شده است. با توجه به ماهیت اجزای اکوسیستم کارآفرینی ، هر اکوسیستم عوامل موجود در یک منطقه را به روشی خاص ادغام می-کند. ب نابراین ، شناسایی شاخص های تعیین شده از اکوسیستم کارآفرینی از اهمیت حیاتی برای توسعه کارآفرینی برخوردار است. در این تحقیق ، عناصر لازم برای تشکیل اکوسیستم کارآفرینی که با شرایط دانشکده های کشاورزی ایران سازگار باشد شناسایی و تسطیح شد. این تحقیق با روش آمیخته اکتشافی صورت پذیرفت ، در بخش کیفی از تئوری زمینه ی استفاده شده است. داده ها توسط مصاحبه های حضوری نیمه ساختارمند جمع آوری و با استفاده از نرم افزار MAXQDA 20 تجزیه و تحلیل شد. در قسمت کمی ، از روش مدل سازی تفسیری ساختاری (ISM) برای اولویت بندی و تراز کردن عناصر اکوسیستم کارآفرینی از دیدگاه اساتید و کارآفرینان دانشگاه استفاده شد. برای بررسی وضعیت اکوسیستم کارآفرینی در میان دانشکدهای کشاورزی ، نظرسنجی گسترده ای بین 295 دانشجو انجام شد. نتایج نشان داد که اکوسیستم کارآفرینی دانشگاه در دانشکده های کشاورزی ازعواملی مانند سیاست های حاکمیتی ، فرهنگی اجتماعی ، خدمات پشتیبانی ، اقتصادی و مالی ، سرمایه انسانی همراه با ارتباطات دانشگاه و شبکه مورد نیازتشکیل شده است. 6 عامل ذکر شده با یکدیگر ارتباط دارند و سه عامل اجتماعی-فرهنگی ، اقتصادی و مالی ، حمایتی پایه و اساس سایر عواملی هستند که دانشگاه ها را به سمت ایجاد یک اکوسیستم کارآفرینانه دانشگاهی سوق می دهد. اما از بین 6 عامل ذکر شده ، مهمترین و تأثیرگذارترین فاکتور فرهنگی اجتماعی است. نتایج در بخش کمی گویای آن است که وجود عوامل فرهنگی- اجتماعی، مالی- اقتصادی، حمایتی - پشتیبانی و سرمایه انسانی در اشتغال پذیری ادراک شده دانشجویان کشاورزی مؤثربود ودر مجموع این مؤلفه ها قادرند48درصد ازتغییرات اشتغال پذیری ادراک شده دانشجویان کشاورزی را تبی