امروزه شاید نوشتن کتابی درباره روان شناسی بی خردی راحت تر از روان شناسی خرد باشد زیرا نمونه های بی خردی در دسترس ترند و در محافل گوناگون هم پیدا می شوند، از کوچه و بازار گرفته تا رسانه ها و روزنامه ها، از افراد گمنام و عادی گرفته تا سرشناسان. آنها به راحتی هم در مصاحبه شرکت می کنند و از خود، زندگی خود، فتوحات و پیروزی ها، نقطه نظرات و فلسفه خود در زندگی که باعث شده چنین سربلند از آب در آیند به تفصیل صحبت می کنند. کتاب هایی هم درباره این افراد نگاشته شده اند و برخی از آنها نظیر "بیشعوری " حتی در ایران پرفروش بوده اند! و یا در کتابی دیگر نمونه هایی از تاریخ چین گزارش شده است و محتوای آن مملو از آدم کشیها و قتل و غارت انسان های بی گناه است و به جز چند صفحه محدودی که به آموزه های کنفوسیوس اختصاص داده شده است باقی همه درباره فاتحان و شکست خوردگان میادین جنگ و هنر رزم آنهاست و شگفت انگیز عنوان کتاب است "گنجینه خرد چین". کتاب سرگذشت شاهان و مشاوران به اصطلاح خردمند آنهاست که از تاکتیک های جنگی زیرکانه استفاده کرده و حریف را شکست داده اند. در یکی از نمونه های آن یکی از این مشاوران خردمند! ترفندی به کار می برد که باعث می شود 200 هزار سرباز حریف در رودخانه غرق شوند و مابقی سربازهای دشمن در حمله ای غافل گیر کننده سلاخی شوند. در تاریخ پادشاهی سرزمین خودمان هم از این جنس به اصطلاح خردمندی ها فراوان است.