ارز دیجیتال چندی است که به دنیای اقتصاد وارد شده و تحولی عظیم در ساختارهای اقتصادی جهانی ایجاد کرده است. این فناوری نوین، به واسطهی تنوع بالایی که در انواع مختلف خود دارد، توانسته است روندهای اقتصادی را دگرگون کرده و چالشهای جدیدی را پیش روی دولتها و جوامع بگذارد. در این میان، ارز دیجیتال تنها به مفهومی اقتصادی محدود نمیشود، بلکه بر جنبههای مختلف حکمرانی یک کشور تأثیر گذاشته و تغییرات عمدهای در سیستمهای مالی، حقوقی و حتی سیاسی آن به وجود آورده است. یکی از مهمترین ابعاد حکمرانی که تحت تأثیر این تغییرات قرار گرفته، بعد اقتصادی حاکمیت است. دولتها به عنوان نهادهای حاکم بر اقتصاد کشورها، همواره در تلاش هستند تا بهوسیلهی سیاستهای پولی و مالی، ثبات اقتصادی را در کشور حفظ کنند و این در حالی است که ظهور ارزهای دیجیتال، نظیر ارزهای مجازی و رمز ارزها، باعث شدهاند تا برخی از این سیاستها با چالشهای جدیدی مواجه شوند. تاثیرات ارزهای دیجیتال بر اقتصاد کشورها، هم جنبههای مثبت و هم منفی دارد و این اثرات غیر قابل چشمپوشی بر سیاستهای اقتصادی کشورها تأثیراتی عمیق دارند. از جمله اثرات مثبت ارزهای دیجیتال، میتوان به افزایش سرعت و امنیت تراکنشها، امکان انتقال آسان سرمایه، کاهش هزینههای تراکنشهای بینالمللی و دسترسی گستردهتر به خدمات مالی برای جمعیتهای کمتر برخوردار اشاره کرد. اما از طرف دیگر، این فناوری نیز میتواند مشکلات و چالشهای جدی به همراه داشته باشد که از آن جمله میتوان به افزایش ریسکهای پولشویی، عدم نظارت کافی بر تراکنشها، نوسانات شدید قیمتی و تهدیدات امنیتی اشاره کرد که میتوانند به آسیب دیدن اقتصاد یک کشور منجر شوند. در این پایاننامه، هدف اصلی بررسی اثرات مثبت و منفی ارزهای دیجیتال بر حاکمیت اقتصادی دولتها است. سوال اصلی که در اینجا مطرح میشود، این است که کدامیک از این اثرات بیشتر و مهمتر است؟ آیا اثرات مثبت بیشتر از اثرات منفی هستند یا بالعکس؟ در راستای پاسخ به این سوال، ابتدا به بررسی ابعاد مختلف اثرات ارزهای دیجیتال بر اقتصاد کشورهای مختلف پرداخته شده است و تحلیل شده است که این اثرات تحت چه شرایطی به وقوع میپیوندند. در ادامه، به واکنشهای مختلف دولتها نسبت به این پدیده پرداخته شده و بررسی شده است که هر کدام از این کشورها چه اقداماتی در جهت مقابله یا بهرهبرداری از ارزهای دیجیتال انجام دادهاند. در این راستا، سعی بر آن شد که مفاهیم نوظهور و تازه شکلگرفته در حوزه ارزهای دیجیتال به دقت مورد تحلیل قرار گیرند و تلاش شود تا تصویر دقیقتری از چگونگی تأثیر این مفاهیم بر زندگی اقتصادی مردم و حاکمیت دولتها ارائه شود. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی با شیوه گردآوری کتابخانهای و جمعآوری منابع معتبر، تصویری جامع از تعاملات پیچیده ارزهای دیجیتال و حاکمیت اقتصادی دولتها ترسیم کرده است و در نهایت به تبیین چالشها و فرصتهایی پرداخته است که این تکنولوژی نوین برای دولتها به ارمغان آورده است. در پایان باید گفت ارزهای دیجیتال اثرات مثبت و منفی برای حاکمیت اقتصادی یک دولت دارد زیرا هم میتواند به دولت در عرصه پیشبرد اهداف کمک کند و هم میتواند دیگر گروهها نظیر گروههای تروریستی و ... را در جهت سنگ اندازی در راه اهداف یک دولت و جامعه بینالمللی کمک کند و همزمان به تضعیف و تثبیت بنیاد اقتصاد یک دولت کمک کند.