استفاده از سموم کشاورزی طی چند دهه گذشته منجر به تجمع مواد باقیمانده این سموم در خاک شده که باعث کاهش کیفیت خاک وآلودگی آن می گردد. بیوچار یک ماده غنی از کربن است که با توجه به منافذ ریز و سطح مقطع بالای خود می تواند اثرات زیست محیطی آفت کش ها را از طریق نگهداری و جلوگیری از آبشویی این مواد به اعماق کاهش دهد. این پژوهش به منظور بررسی اثر تیمارهای مختلف بیوچار (صفر، 5/1 و 3 درصد وزنی) بر روند جذب آفت کش دلتامترین در خاک تحت کشت گیاه گندم، در گلخانه تحقیقاتی به مدت دو سال اجرا گردید. تاریخ کشت در سال اول از 29 آذر 1396 تا 20 فروردین 1397 و در سال دوم از 30 آذر 1397 تا 21 فروردین 1398 بوده است. همچنین کارایی مدل LEACHP به عنوان مدل بررسی کننده حرکت آفت کش در خاک، بر روی شبیه سازی غلظت دلتامترین در پروفیل خاک مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که دلتامترین در تیمارهای خاک حاوی بیوچار، آبشویی کمتری نسبت به تیمار شاهد (بدون بیوچار) داشته است. میانگین غلظت دلتامترین جذب شده در تیمار شاهد نیز 10 درصد بیشتر از تیمارهای حاوی بیوچار بوده است. همچنین نرخ تخریب دلتامترین در تیمار شاهد، نسبت به تیمارهای 5/1 و 3 درصد بیوچار، سریع تر بوده بطوری که نیمه عمر دلتامترین از 4/36 در تیمار شاهد به 5/38در تیمارهای حاوی بیوچار رسیده است. همچنین بیشترین و کمترین میانگین رطوبت خاک مربوط به تیمار 3 درصد بیوچار و تیمار شاهد بوده است بطوری که افزایش بیش از 200 درصد در نگهداشت رطوبت در تیمار بیوچار 3 درصد نسبت به تیمار شاهد مشاهده شده است. همچنین با اندازه گیری هدایت الکتریکی نمونه ها مشاهده شد که افزودن بیوچار به خاک باعث افزایش هدایت الکتریکی نمونه ها از 12/0 در تیمار شاهد به 1/2 دسی زیمنس بر متر در تیمارهای بیوچار 3 درصد شده است. نتایج شبیه سازی جذب آفت کش دلتامترین در خاک با استفاده از مدل LEACHPنشان داد که مدل براورد قابل قبولی از شبیه سازی غلظت دلتامترین در دوره های 56 و 95 روز بعد از اعمال آفت کش در خاک داشته است. همچنین کمترین مقدار شاخص ویلموت در تیمار بیوچار 3 درصد و بیشترین میزان را در تیمار شاهد به ترتیب با مقادیر 5/0 و 85/0 بوده است. شاخص RMSE نیز کمترین خطا را در برآورد غلظت دلتامترین در تیمار شاهد با مقدار 7/2 و بیشترین خطا را در تیمار بیوچار 3 درصد با مقدار 9/3 داشته است.