بررسی و تحلیل انواع شگردهای پایانبندی در آثار ادبی، از سویی نمایانگر خلاقیت و هنرمندی صاحب اثر در روایتگری است و از دیگر سو، تأثیری قابلتوجه در شناخت و درک مخاطب از کلیت اثر دارد. تسلط سعدی بهعنوان استاد سخن، بر ظرایف و امکانات زبان فارسی و مهارت او در روایتگری موجب شده توجهی خاص به پایانبندی در غزل داشته باشد. پژوهش حاضر بر آن است تا به بررسی و تحلیل انواع پایانبندی در غزل سعدی از لحاظ زبانی، ادبی و محتوایی بپردازد. در میان شگردهای ادبی، مواردی چون انواع جناس، تشبیه اسلوب معادله، تقارن و تقابل در این بررسی بیشتر جلبتوجه میکند. از لحاظ محتوایی نیز مضامینی چون وفاداری، پایداری در عشق، و تسلیم و رضا در برابر معشوق در پایانبندی غزل سعدی بیشتر دیده میشود. با توجه به بررسی صورت گرفته، غالب ویژگیهای غزل سعدی را در پایانبندی نیز میتوان دید. آنچه در پایانبندی بیشتر جلبتوجه میکند، کاربرد مفاخره و مناظره است. موارد اندکی نیز مانند تکرار نحوی، تجاهلالعارف و قلب مطلب در غزل سعدی بسامد بالایی دارد، اما در پایانبندی بهندرت به کار رفته است. با توجه به فضای ساده و روشن غزل سعدی، پایانبندیهای پیچیده و مبهم در غزل او کمتر دیده میشود و در غالب غزلها جمعبندی شاعر و پیام روایت، با بیانی گیرا و سهل ممتنع به خواننده منتقل میشود.