گفتگوهای عاشقانه در شعر فارسی، پیشینهای طولانی دارد و سابقهی آن به نخستین نمونههای شعر عاشقانه برمیگردد. این گفتگوها در قالبهای گوناگون شعری بهویژه غزل، مثنوی، رباعی و دوبیتی دیده میشود و مواردی چون پرسش و پاسخ، مناظره، گفتگوی دو یا چند نفره، تکگویی درونی و .... را در بر میگیرد. اگرچه غالب این گفتگوها بین عاشق و معشوق است، اما گاه نیز گفتگو بین عاشق با خداوند، روزگار، دیگران و پدیدههای طبیعی شکل میگیرد. گفتگوهای عاشقانه گاه یکطرفه و گاه دو طرفه مطرح میشوند. پژوهش حاضر بر آن است تا به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای به مقایسهی سبکی راز و نیازهای عاشقانه در غزلیات حافظ و شهریار بپردازد. در سبک عراقی و از جمله در غزل حافظ، اساس گفتگوهای عاشقانه بر «چو یار ناز نماید، شما نیاز کنید» است. استغنا و بینیازی معشوق و استفاده از شگرد طنز و نکتهگویی در راز و نیازهای عاشقانهی حافظ جلبتوجه میکند. این گفتگوها گاه با مضامین فلسفی، سیاسی، اجتماعی و تعلیمی پیوند میخورد. در غزل شهریار، اشعار وقوعی و واسوختی و استفادهی گسترده از زبان عامیانه جلبتوجه میکند.