پایانبندی یا چگونگی به پایان بردن روایت یکی از عناصر مهم در روایتشناسی است. بررسی شگردهای پایانبندی در آثار ادبی، علاوه بر نمایش میزان خلاقیت و هنرمندی صاحب اثر، تأثیری بسیار در درک کلیّت متن و دیدگاه شاعر یا نویسنده دارد. مهدی اخوان ثالث از جمله شاعرانی است که به روایت و چگونگی پایانبندی در شعر توجّه ویژهای دارد. خلاقیت و ذوق ادبی این شاعر روایتگر را در پایانبندیهای موفّق او میتوان دید. در پژوهش حاضر، شگردهای گوناگون پایانبندی در هشت دفتر شعری اخوان ثالث و در سه بخش زبانی، ادبی و روایی بررسی و تحلیل شده است. در میان شگردهای زبانی، مواردی چون انواع برگردان، جملات ندایی، طرح پرسش و گفتوگو را در پایانبندی شعر اخوان میتوان دید. کاربرد شگردهای ادبیای چون تشبیه، استعاره، نماد، انواع تقابل، ایهام (بهویژه با نام شاعری امید)، تجسّم و طنزپردازی در پایانبندی شعر امید جلب توجّه میکند. از سوی دیگر، توجّه اخوان به روایت موجب شده برخی شگردهای داستانی و نمایشی مانند گرهگشایی، پایان غیرمنتظره، پایان باز، پایان دَورانی و فاصلهگذاری در شعر او دیده شود. سیر کاربرد این شگردها در هشت دفتر شعری اخوان، مقایسهٔ قالبهای سنّتی با نو، مقایسهٔ سرودههای شخصی با سیاسی-اجتماعی و ارتباط پایانبندی با محتوای کلّی شعر قابلتأمل و بررسی است.