حافظ شیرازی شاعری جهانی است که دیوان او به طور کامل یا برگزیده به زبانهای متعدد ترجمه شده است. این ترجمهها به دلایلی از جمله ایهام و ابهام شعر حافظ، تعبیرات استعاری، مجازی و کنایی، مضامین تاریخی، عرفانی و فرهنگی و تفاوت بلاغت فارسی با غربی، با دشواریهایی همراه بوده است. مقبولیت و محبوبیت حافظ سبب شده تا محققینی در داخل و خارج ایران به شرح و تفسیر شخصیت، اندیشه و سخن او بپردازند. هدف پژوهش حاضر این است که با روش توصیفی ـ تحلیلی، به تبیین و نقد و بررسی دیدگاه پژوهشگران غربی در مورد حافظ و مقایسهی نظرات و نگرش آنها با محققین ایرانی بپردازد. در این نوشتار موضوعاتی مانند عشق، باده، عرفان، رند، تأویل پذیری سخن حافظ و هنر شاعری او از دیدگاه پژوهشگران داخلی و غربی بررسی و تحلیل شده است. با وجود تفاوتهایی که درآراء و نظرات حافظپژوهان غرب و شرق بر سر برخی موضوعات دیوان حافظ مانند عرفانی یا زمینی بودن برخی مضامین وجود دارد، امّا دیدگاه هر دو گروه بهصورت کلی، متناقض و متباین یکدیگر نیست و در بیشتر موارد همسو و همنظر است. این اختلاف نظرها غالباً به دلیل تفاوتهای زبانی، تاریخی، فرهنگی و دینی بین کشورها و ملتهاست. از سوی دیگر، پژوهشگران غربی نیز خود به این مسأله معترف هستند که با توجه به پیچیدگی و دشواری ترجمهی شعر حافظ و تفاوتهای زبانی، فرهنگی و تاریخی، درک مفاهیم و مضامین شعر این شاعر برای پژوهشگران غربی با موانع بسیار همراه است.