از درونمایه های اصلی شعر انتظار، تقابل خیر و شر، آرمان و واقعیت، و پیروزی حق بر باطل است؛ از این رو انواع تقابلهای دوگانه را به عنوان یک مشخصه ی سبکی در این سرودهها میتوان بررسی کرد. تقابلهای دوگانه از مهمترین رویکردها در ساختارگرایی است که در فهم نظام تفکر انسان و اندیشه ی حاکم بر اثر، نقشی بنیادین ایفا می کند. در شعر انتظار، به دلیل بحث از ارزشها و ضدارزشها، تقابلها سلسله مراتبی و پلکانی هستند؛ بدین معنی که همواره یک جزء، برتر از جزء دیگر پنداشته میشود. در شعر معاصر، ورود مضامین انقلابی و حماسی و موضوعاتی چون نبرد خیر و شر و دادخواهی و ظلم ستیزی موجب شد کاربرد تقابلهای دوگانه در شعر انتظار افزایش یابد. انواع این تقابلها در چند دستهی کلّی میتوان بررسی کرد: 1. حضور و غیبت (مستوری/ پیدایی، یعقوب/ یوسف و...)؛ 2. حق و باطل (فرعون/ موسی، سلیمان/ دیو و ...)؛ 3. نور و ظلمت (آفتاب، ماه، ستاره و .../ شب و سایه)؛ 4. عدل و ظلم؛ 5. آرمانشهر و ضد آرمانشهر (حال/ آینده، هستها/ بایدها و...) و 6. نقصان و تکامل (عصیان و گناه/ توبه...) در مقاله ی حاضر، مفاهیم فوق در شعر انتظار، به شیوۀ توصیفی تحلیلی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.