زن در انواع شعر کهن فارسی، حضوری متفاوت دارد. در ادب غنایی زن در قالب معشوق، حضوری مبهم و پررمز و راز و فراواقعی دارد. در ادبیات تعلیمی و عامیانه غالباً صفاتی مانند کم خردی، سخن چینی، بی وفایی و حیله گری به زنان نسبت داده شده است. به دلیل حضور کم رنگ زنان در عرصه ی فعالیت های اجتماعی از جمله شاعری، برای بررسی سیمای زن در شعر کهن فارسی غالباً باید به سروده های شاعران مرد مراجعه کرد حال آن که دغدغه ها و مسائل خاص زنان را باید در شعر شاعران زن جستجو کرد. در پژوهش حاضر، سیمای زن و مسائل مرتبط با او در سروده های پروین اعتصامی، ژاله قائم مقامی و فروغ فرخزاد مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.