طنز، وسیله ای برای بیان انتقادات در حوزه های گوناگون سیاسی-اجتماعی، فرهنگی و... است که در قالب شعر و نثر ادبی نمود پیدا می کند. رواج گسترده ی نثر طنزآمیز در ایران به دوره ی مشروطه بازمی گردد. با این حال پیش از آن نیز می توان نمونه هایی برجسته از طنز را در نثر فارسی دید. در این میان، گلستان سعدی و آثار منثور عبید زاکانی، جایگاهی ویژه دارند. نگاه دقیق این دو نویسنده و درک و تحلیل عالمانه ی آن ها از مسایل، موجب شده کاستی ها و معایب روزگار خود را در قالب طنز به شیوه ای مؤثر و ماندگار بیان کنند. از این رو، در نثر طنزآمیز سعدی و عبید، نگاه جامعه شناسانه و دغدغه های این دو نویسنده در حوزه ی مسائل اخلاقی، اجتماعی و آسیب شناسی فهم دینی و عرفانی قابل تأمل و بررسی است. در پژوهش حاضر، طنز در گلستان و آثار منثور عبید در سه بخش طنز ادبی، زبانی و موقعیتی بررسی و مقایسه شده است. می توان گفت سعدی در استفاده از طنز ادبی و موقعیتی و عبید در بهره گیری از طنز زبانی موفق تر بوده اند.