با توجه به تأثیرات متقابل انسان و محیط بر یکدیگر و اینکه محیط و کالبد آن، همچون بستر و ظرفی برای شکل دهی تعاملات میان افراد، در محیط های آموزشی دارای اهمیت می باشد. به نظر می رسد بعد از توسعه کمی صورت گرفته در آموزش عالی توجه به توسعه کیفی باید مدنظر قرار گیرد. یکی از موارد مهم کیفیت کالبدی محیط آموزش می باشد. همچنین در زمینه های مختلف همچون سبک آموزش و یا تکنولوژی می تواند تحولاتی صورت گیرد که مؤثر بر محیط آموزشی باشد. در نتیجه نیاز به ارزیابی مجدد آن ها احساس می شود. در این پژوهش با مطالعه نمونه موردی (دانشکده هنر و معماری دانشگاه بوعلی سینا)، سعی در ارائه راهکاری کاربردی جهت سنجش پس از بهره برداری مولد از منظر اجتماع پذیری محیط دارد. بدین منظور با استفاده از نرم افزار UCL Depth map و روش های میدانی مناسب به استخراج داده ها و جمع آوری آن ها و شناسایی قابلیت های بالقوه و بالفعل محیط می-پردازد. سپس با استفاده از نرم افزار SPPS با تحلیل داده ها و استفاده از نمودارهای مناسب، با جستجوی راهکارهایی ساده و کم هزینه جهت افزایش کیفیت و کارایی محیط و به کارگیری قابلیت های معطل مانده در آن، به ارائه پیشنهادات پرداخته می شود