هدف اصلی پژوهش بررسی چالش های ساختاری مربوط به نظارت و ارزشیابی کیفیت آموزش در دوره دوّم متوسطه از دیدگاه معلمان بود. روش توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دبیران زن و مرد دوره دوّم متوسطه شهرستان هرسین می-باشند که در سال تحصیلی97-96 مشغول تدریس بوده اند و تعداد کل آن ها 136 نفر به تفکیک پایه اول 50 نفر (25 نفر مرد و 25 نفر زن)، پایه دوم 50 نفر (28 نفر مرد و 22 نفر زن) و پایه سوم 36 نفر (18 نفر مرد و 18 نفر زن) می باشد. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای نسبتی است و حجم نمونه بر اساس این روش و جدول برآورد حجم نمونه کرجسی و مورگان 103 نفر به تفکیک پایه اول 38 نفر (19 نفر مرد و 19 نفر زن)، پایه دوم 37 نفر (21 نفر مرد و 16 نفر زن) و پایه سوم 28 نفر (14 نفر مرد و 14 نفر زن) می باشد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته18 سؤالی سنجش چالش های ساختاری، نظارت و ارزیابی استفاده شده است. برای سنجش روایی ابزار تحقیق از روش سنجش روایی محتوایی و برای سنجش پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد و میزان آن 93/0 محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد فراوانی، میانگین، انحراف معیار و جداول آماری و آزمون آماری t تک گروهی و t مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شده است. نتایج نشان داد میزان چالش های مربوط به ماهیت برنامه نظارت و ارزشیابی کیفیت آموزش در دوره دوّم متوسطه از دیدگاه معلمان بالاتر از متوسط است؛ بین دیدگاه معلمان زن و مرد و پایه های مختلف در مورد میزان چالش های ساختاری برنامه نظارت و ارزشیابی کیفیت تفاوت وجود ندارد.