هداف: این پژوهش به بررسی وضعیت فعلی و وضعیت مطلوب تدریس کیفی در آموزش عالی از دیدگاه دانشجویان دکتری تخصصی بر اساس خط مشی های 7 گانه می پردازد. روش ها: روش پژوهش پیمایشی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقطع دکتری تخصصی دانشگاه بوعلی سینا (854 نفر) در سال تحصیلی 95-94 بوده و با روش نمونه گیری طبقه بندی نسبتی تصادفی و با استفاده از جدول تعین حجم نمونه کرجسی و مورگان 269 به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه تدریس کیفی Hénard & Roseveare بود. روایی ابزار با استفاده از روایی محتوی توسط صاحب نظران مورد تائید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 92/0 محاسبه گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار و آزمون آماری t همبسته، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون فریدمن استفاده شد. یافته ها: بین وضعیت موجود (میانگین 929/1) و وضعیت مطلوب (میانگین 176/4) تدریس کیفی تفاوت معناداری وجود دارد؛ بین خط مشی های 7 گانه تدریس کیفی نیز هم در وضع موجود و هم در وضع مطلوب تفاوت معناداری وجود دارد؛ بین نظرات دانشجویان دختر و پسر درباره وضع موجود و وضع مطلوب تدریس کیفی تفاوت معناداری وجود ندارد و درنهایت بین دیدگاه دانشجویان دانشکده های مختلف درباره وضعیت موجود و مطلوب تدریس کیفی بر اساس خط مشی های موردبررسی نیز تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری: بین وضع موجود و مطلوب تدریس کیفی تفاوت وجود داشته و برای از میان بردن این فاصله باید در نظام های آموزش دانشگاهی، توجه به تدریس کیفی، تدوین شاخص ها و ارزشیابی مستمر این شاخص ها باید به عنوان مأموریت اصلی مؤسسات آموزشی، قلمداد شود.