هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطه بین اشکال ارائه ثانویه با میزان یادگیری مستقل دانشآموزان بود. روش: روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر و پسر پایهی 49 بود که تعداد کل آنها 9676 نفر به تفکیک 1667 نفر - دوم دورهی اول متوسطه ناحیه 1 همدان در سال تحصیلی 49 دختر و 9114 نفر پسر بودند. با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای و جدول برآورد حجم نمونه کرجسی و مورگان تعداد 996 نفر به تفکیک 111 نفر دختر و 196 نفر پسر بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری پرسشنامه سنجش میزان یادگیری مستقل، مؤسسهی پژوهش و یادگیری مستقل و مادامالعمر و پرسشنامه محقق ساخته سنجش اشکال ارائه ثانویه بود. برای سنجش روایی ابزارها از روش روایی محتوا استفاده شد و روایی ابزارها از منظر صاحبنظران 1 و میزان / قابلقبول گزارششده است. با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ میزان پایایی پرسشنامه یادگیری مستقل 161 1 محاسبه گردید. برای تجزیهوتحلیل دادهها از شاخصهای آمار توصیفی فراوانی، / پایایی پرسشنامه اشکال ارائه ثانویه 171 درصد، میانگین، انحراف معیار و جداول و آزمونهای آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفادهشده است. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که بین همه اشکال ارائه ثانویه به جزء بازخورد و میزان یادگیری مستقل دانشآموزان رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که میزان یادگیری مستقل دانشآموزان از طریق شرح و بسطهای زمینهای، پیشنیاز و شکل ارائه قابل پیشبینی است نتیجهگیری: با استفاده از اشکال ارائه ثانویه میتوان خود آغازی، مسئولیتپذیری و استقلال دانشآموزان را در فرآیند یادگیری افزایش داد.