زمان اولین و مهمترین رسانه برای جهان اجتماعی است و می تواند هم به صورت خاص و هم به صورت جهانی هر شرایطی را توصیف کند. نظارت بر زمان، پایه عملکرد توسعه انسانی بوده و نقش حیاتی در تکامل عملکرد شناختی انسان دارد. این پژوهش با هدف تعیین نقش چشم انداز زمانی در رابطه بین خودتنظیمی و انگیزش تحصیلی در دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا (سایت مرکزی) به تعداد 7529 نفر (4170 نفر زن و 3359 نفر مرد) بودند که در سال تحصیلی 95-1394 در این دانشگاه مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان و کرجسی به تعداد 367 نفر برآورد گردید. متغیرخودتنظیمی با پرسشنامه بوفارد (1996)، انگیزش تحصیلی با پرسشنامه والرند و همکاران (1992) و چشم انداز زمانی با پرسشنامه زیمباردو (1999) مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل معادلات ساختاری و همبستگی پیرسون نشان داد که چشم انداز زمانی واسطه در رابطه بین خودتنظیمی و انگیزش تحصیلی دانشجویان بود و چشم انداز زمانی باعث ارتقای رابطه خودتنظیمی و انگیزش تحصیلی دانشجویان شد. همچنین بین خودتنظیمی، انگیزش تحصیلی و چشم انداز زمانی رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت. از طرفی سن و معدل می توانند خودتنظیمی را پیش بینی نمایند، به طوری که هرچه سن دانشجویان کمتر و معدل تحصیلی آنان بیشتر باشد، خودتنظیمی افزایش می یابد. معدل می تواند انگیزش تحصیلی را پیش بینی نماید،درحقیقت هرچه معدل تحصیلی دانشجویان بیشتر باشد، انگیزش تحصیلی افزایش می یابد. سن می تواند چشم انداز زمانی را پیش بینی نماید و هرچه سن دانشجویان بیشتر باشد، چشم انداز زمانی افزایش پیدا می کند.