یافته های پژوهش حاضر به طور کلی نشان می دهند که کودکان و نوجوانان شهر همدان در دوران مدرسه، که به طور معمول از 7 سالگی تا 17 سالگی می باشد، در زمینه چگونگی دریافت شان از زیبایی، مراحل تحولی را سپری می کنند. چگونگی دریافت و درک زیبایی دانش آموزان نشان می دهد که آنان با نوعی وابستگی به محتوای شکل و طرحی که می بینند، آغاز می کنند. در این مرحله که در دانش آموزان 7 تا 11 ساله مشاهده می شود، دریافت، چندان نشانه ای از ذهن گرایی و رهایی از آنچه می بینند، ندارد. نگاه و برداشت آنها به محتوای تصویرها و نقاشی ها، بستگی دارد و در بیشتر موارد از محتوا بیرون نیست. آنها در تفسیر نقاشی ها بیشتر به موضوع توجه می کنند و درباره چیزهایی توضیح می دهند که در هر تصویر نقش بسته است؛ مانند آدم ها، حیوانات، گل ها، وسایل. دانش آموزان در سن 11 سالگی، از بند عینی گرایی رها می شوند و با وارد کردن ذهنیت های خود و افزودن بر محتوای تصویر، ماجراهای گوناگونی را از تصویر بیرون می کشند. از این رو می توان گفت دانش آموزان 11 تا 15 ساله در تفسیر طرح ها و شکل هایی که با آنها روبرو می شوند، ماجراها و رویدادهایی را شکل بندی می کنند که زائیده اندیشه آنان است. تحول دیگری که با افزایش سن از 15 تا 17 سالگی در دیدگاه های دانش آموزان رخ می دهد، داشتن دیدی نمادگرایانه است. یک طرح یا یک تصویر در نگاه آنها می تواند نماد نهایت اندیشه یا دیدگاهی کلی درباره زندگی باشد. در این رویکرد، روابط موجود میان بخش های گوناگون یک اثر، نشانه رویکرد و فلسفه ای همه جانبه و فراگیر است که در قالب نقاشی بیان شده است.