در دو رمان برجستهی ادبیات معاصر، »ملت عشق« اثر الیف شافاک و »چراغها را من خاموش میکنم« نوشتهی زویا پیرزاد، شاهد سفری پرفراز و نشیب در اعماق روان شخصیتهای زن هستیم. این شخصیتها در مسیر داستان، با چالشهای مختلفی روبرو میشوند و از طریق این چالشها، به دگردیسیهای عمیقی در ابعاد مختلف زندگی خود دست مییابند.این پژوهش به بررسی تطبیقی دگردیسی شخصیتهای زن در این دو رمان برجستهی ادبیات معاصر میپردازد و هدف از این کاوش، مقایسهی فرآیند تحول و تغییر درونی شخصیتهای زن اصلی این دو اثر است.در ابتدای این پژوهش ، به معرفی اجمالی هر دو رمان و زندگینامهی نویسندگان آنها میپردازیم. سپس، مفهوم دگردیسی شخصیت و ابعاد گوناگون آن، از جمله ابعاد عرفانی، روانشناختی و اجتماعی، مورد بررسی قرار میگیرد. مراحل مختلف این تحول درونی، مانند تغییر تفکر، سبک زندگی، رفتار، روابط و اهداف زندگی، موشکافی و تجزیه و تحلیل خواهند شد.در ادامه، به تطبیق دو شخصیت زن اصلی در این رمانها از ابعاد مختلفی همچون مادری، عشق، همسری، تحول فردی، مواجهه با مشکالت، آغاز دگردیسی، استقالل مالی و پریشانی میپردازیم. نقاط مشترک و متفاوت این شخصیتها در این زمینهها مورد کنکاش قرار خواهند گرفت.در نهایت، به بحث و نتیجهگیری در خصوص یافتههای پژوهش دربارهی دگردیسی شخصیتها میپردازیم. این بحث شامل بررسی تأثیر عشق، اجتماع و چالشهای فردی بر فرآیند دگردیسی، مقایسهی نهایی دو شخصیت و ارائهی دیدگاهی جامع در خصوص دگردیسی زن در دو رمان مذکور خواهد بود.این پژوهش، گامی در جهت درک عمیقتر تحوالت درونی شخصیتهای زن در ادبیات معاصر فارسی به شمار میرود و میتواند دریچهای نو به سوی مطالعهی ابعاد مختلف دگردیسی انسان در گذر زمان و تجارب گوناگون بگشاید.