چکیده: شعر حافظ خلاف باور معظم حافظشناسان که آن را شعری متشتّت و پاشان میدانند، از انسجام بهره دارد. پیوند منطقی نه تنها در مقیاس بیت (محور افقی شعر) و مقیاس سروده (محور عمودی شعر) برقرار است بلکه گروههایی از اشعار را نیز با یکدیگر مرتبط میسازد. اهمیت کشف روابط درونمتنی از همین امر سرچشمه میگیرد. رویکرد ویژهی حافظ نسبت به شعر به مثابهی ابزاری برای بیان مواضع خویش در مواجهه با رویدادهای زندگی این امکان را برای پژوهشگران فراهم میکند که با تأمّل در روابط درونی اشعار او، به آگاهیهای ارزشمندی از فراز و فرود زندگی شاعر دست یابند. اشتغال حافظ در دستگاه دیوانی، سبب گشته تا روابط و مناسبات وی با دربار به گستردگی در اشعارش بازتاب داشته باشد. بخش مهمی از سرودههای حافظ در ارتباط با ترقّی و تنزّل او در مراتب دیوان است. توقّعات، شکایات، امیدها و نیز دلسردیها وی در این اشعار به روشنی انعکاس یافته است. دور از انتظار نیست که کوشش برای ارتقاء در مدارج حکومتی موانعی نیز بر سر راه داشته باشد. رقیبان از هیچ اقدامی برای بیرون راندن یکدیگر از میدان مضایقه نمیکنند. شکوهی حافظ از آزار رقیب در شماری از اشعارش مثبت است. تحلیل روابط درونمتنی و دلالت پارهای مستندات برونمتنی نشان میدهد که یکی از رقیبان عمدهی حافظ، مولانا سعدالدین انسی از رجال متنفّذ و مقرّب به شاهشجاع بوده است. او موفّق شد تا مقام قاضیالقضاتی در دستگاه آل مظفر ترقّی کند. تدوین اشعار و منشآت شاهشجاع بر عهدهی وی نهاده شده و مقدّمهای که او بر دیوان شاهشجاع نگاشته به دست ما رسیده است. حافظ با برخی شاعران همعصر خویش نیز منافسه داشته است. او لفظ مدّعی را در اشاره به این گروه به کار بسته است. یکی از مهمترین این مدّعیان شاعری به نام عضد صرّاف است که از قضا او نیز در تشکیلات دیوانی مشغول به کار بوده است. شواهدی در دیوان حافظ و عضد وجود دارد که نشان میدهد هر دو یکدیگر را به انتحال متّهم کردهاند. دقّت در سرودههای عضد صرّاف اطلاعات ذیقیمتی در خصوص شغل دیوانی حافظ به دست میدهد. دیوان کمال خجندی متضمّن تعاریضی به حافظ و بویژه هنر نوازندگی اوست. حضور حافظ در دربار سبب شده تا اطلاعات تاریخی حاصل از اشعار وی از دقّت برخوردار باشد. به عنوان نمونه تحلیل سرودههای او نشان میدهد که خواجه برهانالدین فتحالله وزیر امیرمبارزالدین خلاف روایتهای متباین تواریخ در اثنای واقعهی خلع مبارزالدین از سلطنت مقتول یا محبوس نشده بلکه تا چهارده ماه بعد وزارت شاهشجاع را نیز بر عهده داشته است. خانلری از تعارض میان گزارشهای تاریخی و اشعار حافظ درینباره با عنوان مشکلی لاینحل یاد کرده بود. تحلیل روابط درونمتنی دیوان حافظ نشان داد که او در ابتکاری بدیع پارهای از ابیات خود را از زبان دیگران سروده است. خواجه جلالالدین تورانشاه که حافظ گاهی از او با تعبیر پیر میفروش نیز یاد کرده از جملهی مهمترین اشخاصی است که حافظ سخنان پندآموز و حکیمانهی او را در چندین سروده به سلک نظم کشیده است. فهم این موضوع منجر به تصحیح بیتی از حافظ شد که ضبط کنونیاش در تمام تصحیحات دیوان، معنایی وارونه به دست میدهد.