در فن بلاغت، اصل وجاهت متکلم (اتوس) یکی از اصول سهگانه خطابه است که در کنار سه اصل دیگر، یعنی پاتوس (شورانگیزی در مخاطب) و لوگوس(استدلال منطقی) اضلاع «مثلث اقناع» را تشکیل میدهد و اهمیت زیادی در تأثیرگذاری بر مخاطبان دارد. عناصر کلیدی مؤثر در ایجاد اتوس عبارتند از: شخصیت فرد، تخصص و تجربه، شهرت و سابقه و شفافیت و همدلی با مخاطبان. بررسی و دقت نظر در محتوای سخنان امیرالمؤمنین علی(ع) در نهجالبلاغه حاکی از آن است که حضرت امیر(ع) در مواضع متعدد و به اقتضای زمان و مکان، همه عناصر چهارگانه این مولفه بلاغی را به کار بسته است و یکی از مهمترین علل قرارگرفتن کتاب شریف نهجالبلاغه در ردیف نخستین آثار بلاغی تاریخ، در نظر گرفتن چنین ظرافتهایی در امر سخنوری است. در پژوهش حاضر به شیوه توصیفی – تحلیلی، خطبهها و نامههای نهجالبلاغه، از حیث رعایت اصل اتوس مورد واکاوی قرار گرفته است و آنچنانکه در شرح مصادیق امر خواهیم دید، بیشترین تأکید حضرت امیر در بیان فضایل خویش، ذکر سابقه در اسلام و جهاد و همنشینی و پرورش در مکتب حضرت رسول(ص) است. باید دانست که در سرتاسر نهجالبلاغه هر جا که امام به اقتضای بلاغت کلام، ناچار از رعایت اصل وجاهت بوده، مصلحتی وجود داشته که یادکرد امام(ع) از فضایل خویش را موجه مینماید. به دیگر سخن، کلام امیرمؤمنان در اظهار اوصاف منحصربهفرد خود، صرفاً برای اثبات حقانیت ایشان در گفتار و کردار و منش و روش زندگی است که البته با خودستایی و کبر و غرور بیجا در مباینت کامل قرار دارد.