1404/02/01
محمد طاهری

محمد طاهری

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده علوم انسانی
نشانی:
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
تبیین مولفه های بالغت ارسطویی در داستان زال و رودابه شاهنامه فردوسی
نوع پژوهش
مقاله چاپ‌شده در مجلات علمی
کلیدواژه‌ها
فن خطابه بلاغت ارسطو شاهنامه فردوسی داستان زال
سال 1399
مجله مطالعات زبانی بلاغی
شناسه DOI
پژوهشگران محمد طاهری ، حمید آقاجانی

چکیده

ارسطو بلاغت را هنر کشف و کاربرد عواملی می دانست که برای اقناع و ترغیب مخاطب مفید واقع شود و برای فن خطابه و فرایند اقناع(رتوریک)، قائل به رعایت سه اصل اتوس(وجاهت متکلم) و پاتوس(شورانگیزی در مخاطب) و لوگوس(استدلال منطقی) در جنب التزام به مناسبت و اقتضای حال مخاطب بود. بنا به اصل اتوس، کلام سخنور می باید بیانگر شخصیت و مکانت و علم او باشد تا مخاطب را وادار به استماع و توجه نماید. بنا براصل دوم، سخنور با بهره گیری از انواع شگردهای بیانی احساسات و عواطف شنونده را هدف قرار می دهد و او را متاثر می کند. ضلع سوم بلاغت ارسطویی یعنی لوگوس، به ارائه برهان و استدلال (استقرایی یا استنتاجی) مربوط می شود. بر این اساس، خطابه و کلامی به هدف اصلی خود؛ یعنی اقناع شنونده نائل می شود که بهره گیری مناسبی از این سه اصل در اثنای کلام داشته باشد. اصول بلاغت ارسطویی جهان شمول است و می توان در شاهکارهای ادبی فارسی به ویژه شاهنامه فردوسی، مصادیق آن را شناسایی و تبیین کرد. دقت نظر در مجادلات کلامی داستان های شاهنامه به ویژه در داستان زال و رودابه که یکی از عالی ترین بخش های این کتاب به لحاظ بلاغی است؛ حاکی از آن است که اصول بلاغت ارسطویی در شاهنامه قابل بررسی و واکاوی است ومصادیق آن را می توان در بخش های مختلف داستان های شاهنامه مشخص وتبیین کرد.