در نوع ادبی حماسه به اقتضای موضوع آن که مبتنی بر خشونت و خون ریزی است، حضور و نقش آفرینی زنان طبیعتا کمرنگ است و تحت الشعاع توصیف شور و هیجان دلاوری ها و رشادت های قهرمانان و پهلوانان در صحنه های خونین نبرد قرار می گیرد. با این حال، در حماسه ی بزرگ سرزمین هند، مهابهارات، همچون شاهنامه ی فردوسی و ایلیاد و ادیسه ی هومر، در کنار اشخاص اصلی داستان، شخصیت های زن برجسته ای نیز به چشم می خورند که در پیرنگ داستان ها نقشی تعیین کننده دارند و شانه به شانه ی قهرمانان مرد، در حاشیه ی وقایع، حماسه را به پیش می برند. این زنان نه تنها نمونه های عالی عشق و فداکاری نسبت به همسران خود هستند، بلکه نمونه ی دانایی و وسعت نظر و زبان آوری نیز محسوب می شوند و از آغاز تا پایان حماسه بر این صفات تاکید می شود. همچنین دربعد ماورایی اسطوره نیز ایزدبانوان متعددی وجود دارند که هم پای ایزدان مذکر بر روند داستان ها و روایات مهابهارات تاثیر می گذارند و اغلب بنا بر ماهیت مونث خود، نقشی مثبت و مولد دارند. از دیگر سو، مهابهارات منبعی غنی برای کند و کاو در باره ی بعضی رسوم اجتماعی کهن و نیز باورها و اعتقادات و نوع نگرش برهمنان نسبت به زنان است که مطالعه و بازکاوی آنها می تواند در شناخت هرچه بیشتر جنبه های فرهنگی اساطیر هند موثر باشد.