محمود تعجبی

هدف از این پژوهش بررسی رابطه سبک رهبری سطح پنج و یادگیری سازمانی با خوش بینی سازمانی کارکنان سازمان جهاد کشاورزی شهر همدان بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف ، کاربردی و از لحاظ شیوه ی اجرا ، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کارکنان سازمان جهاد کشاورزی شهر همدان در سال 1402 به تعداد 318 نفر بود. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان به تعداد 175 نفر برآورد شد و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. ابزار های پژوهش شامل سه پرسشنامه رهبری سطح پنج چم آسمانی (1386)، پرسشنامه یادگیری سازمانی نیفه (2001) و پرسشنامه خوش بینی سازمانی سلیگمن (1998) بود که روایی محتوایی آن ها توسط استاد راهنما مورد تایید قرار گرفت. پایایی ابزارها نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب : خوش بینی سازمانی 91/0 ، سبک رهبری سطح پنج 91/0 و یادگیری سازمانی 85/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آمار توصیفی در حد جدول ، نمودار ، فراوانی ، میانگین ، انحراف استاندارد و از آمار استنباطی در حد آزمون کالموگروف – اسمیرنوف، آزمون t تک گروهی ، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه ، با بهره گیری از نرم افزار spss نسخه 16 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد: میانگین مشاهده شده سبک رهبری سطح پنج (45/3)، یادگیری سازمانی (44/3) و خوش بینی سازمانی (02/3) را نشان داد که از میانگین نظری (3)بیش تر بود. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد بین سبک رهبری سطح پنج و خوش بینی سازمانی( 532/0r= (و همچنین بین یادگیریسازمانی و خوش بینی سازمانی (286/0r=(رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج رگرسیون خطی حاکی از آن است که سبک رهبری سطح پنج توانایی پیش بینی خوش بینی سازمانی کارکنان را دارد. براساس نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه ، مؤلفه های رویارویی با واقعیت تلخ و استفاده از فناوری از متغیر سبک رهبری سطح پنج و هم چنین مؤلفه های چشم انداز مشترک و تفکر سیستمی از متغیر یادگیری سازمانی توان پیش بینی خوش بینی سازمانی را داشتند.