از زمان آغاز ایجاد سازههای مسکونی توسط انسان تا عصر حاضر، تحولات زیادی در آنها ایجاد شده است. علیرغم ایجاد تحولات مکرر در طول زمان، در بسیاری از مناطق شهری، بافتهای جدید و قدیم در کنار یکدیگر قرار دارند. معماریای که به مرور زمان نیازمند تغییراتی بوده است و بنابر دلایل مختلف ایجاد تحول در آن به تأخیر افتاده است. بافتهای ناکارآمد شهری پهنههایی از شهر هستند که در مقایسه با سایر پهنههای شهر از جریان توسعه عقبافتاده، از چرخۀ تکاملی حیات جدا گشته و به کانون مشکلات و نارساییها درآمدهاند. این بافتها عمدتاً درصد بالایی از جمعیت شهری را در خود جای داده و در عین حال از ظرفیتها و قابلیتهای نهفته بسیاری، برای توسعههای آتی درون شهری برخوردار هستند. از اینرو معضلات اجتماعی بافت های ناکارآمد یکی از مهمترین موضوعات پیشِروی ایجاد تحول و مداخله در این بافتها میباشد. پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا با بررسی ادبیات موجود پیرامون پایداری اجتماعی، عوامل کلیدی موضوع را استخراج کرده و به تحلیل آنها در بافت ناکارآمد همتآباد بپردازد. دلیل انتخاب بافت مذکور این است که، بخشی از این بافت نوسازی شده است. روش تحقیق از نوع توصیفی و تحلیلی و با استفاده از تکنیک SWOT میباشد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که شاخصهای الگوی پایدار بافت ناکارآمد شهری همتآباد عبارتاند از: رنگ تعلق، رعایت سلسلهمراتب حریم، حفظ هویت و چیدمان فضایی مطلوب میباشد و همچنین مفاهیم و مؤلفههای پایداری اجتماعی همتآباد ازجمله: شناخت مردم، آرامش و خلوت، حفظ هویت و کیفیت رویداد فضاها که، نتیجه تأثیر و تأثر این دو رویکرد بر یکدیگر، ارائۀ راهکارهای طراحی بر نوسازی بافت ناکارآمد میباشد. با در نظر گرفتن نتایج این دو عوامل در نوسازی بافت میتوان شاهد حفظ و تقویت نظامهای اجتماعی_فرهنگی محله بود و از ناهنجاریهای رفتاری، روانی، شغلی و هویتی پیشگیری کرد.