نگرش ِ اســامی و خاصه تفکر شیعی، قداســت و کرامت هر عنصری را وابسته ِ به ذات ِ مقدس الهی دانســته و معتقد است هرچه بر این وابســتگی افزوده گردد، آن عنصر درجه تقدس بالاتری خواهد یافت؛ به ِ مانند اماکن مقدســه شــهرهای زیارتی که در طول تاریخ، ِ همواره مورد تکریم و مرکز تجمع ِ تعداد کثیری از عبادت کنندگان بوده اســت. حال ِ آنکه متأســفانه ضعف در شناخت متقن نسبت بهِ مفهــوم حریم مرتبط با این اماکــن، منجر به برهم ِ زدن یکپارچگی محیط پیرامونی و بالطبع ازبین ِ رفتــن اصالت این بناها، گاه به بهانه طرحهای توسعه و گاه به ِ منظور ِ تسهیل ِ امر معنوی زیارت، شده است. بی شک مداقه در اسنادی نظیر سفرنامه ها که بتوانند حتی در یک چهارچوب کلی، بر بازنگری طرحهای فوق الذکر و اقدامات جاری مرتبط با این اماکن سهمی داشته باشند، خالی از لطف نخواهد بود. بدین ِ منظور پژوهش ِ حاضر با هدف ِ دســتیابی به ساختار ِ معنایی و کالبدی حریم ِ اماکن مقدس، درصدد یافتن چیستی ابعاد دربرگیرنده این گستره بوده و از این حیث باتکیه بر روش تفسیری-تاریخی و رویکردی استنتاجی، به بررسی متون و تصاویر 48 سفرنامه که در طی قرنهای پنجم تا چهاردهم ه.ق به رشته تحریر درآمده اند، پرداخته است. یافته ها حکایت از آن دارد که این اماکن به عنوان «نماد وِ شاخصه شهر زیارتی» همواره «متمایز از محیط پیرامون ِ » خود و درعین حال با «انسجام یکپارچه» نسبت به آن، در تعامل با کاربریهای مسکونی، تجاری، آموزشی و غیره با رعایت «سلسله ِ مراتب فضایی» در یک نظام واحد شهری مستقر بوده است. نتیجه حاصل شده بیانگر بایستگی حرمت گذاری و حریم ِ گذاری در دو بعد کالبدی و فراکالبدی و اذعان به حفظ تمامیت عناصر ملموس و ناملموس این گروهِ از میراث مذهبی، در طی ِ بازه زمانی یادشده است. ساختار کالبدی حریم مکانهای مذکور در سه مقیاس عرصه، منطقه حائل و حوزه مقدس تقســیم پذیر بوده، که خود نشــانگر تک واحدی نبودن حرم ِ های متبرکه در سطح شهر و نیز اثرگذاری سنتها، آداب و رسوم و ارزشهای مذهبی در شکل ِ گیری ساختار معنایی حریم وابسته به آنها است.