هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی با بازداری هیجانی و صفات چهارگانه تاریک شخصیت در بیماران دارای اختلالات شخصیت خوشه A بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت توصیفی و از نظر روش همبستگی است. برای رسیدن به این هدف جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران دارای اختلالات شخصیت مراجعه کننده به بیمارستان های اعصاب و روان فرشچیان شهر همدان در شش ماه آخر سال 1399 (مهر، آبان، آذر، دی، بهمن، اسفند) که 250 نفر بودند. نمونه مورد نظر به صورت نمونه گیری غیرتصادفی تعداد 150 نفر از مراجعه کنندگان به مراکز درمانی (بیمارستان های روانی اعصاب و روان فرشچیان) در شش ماه آخر سال 1399 که در مصاحبه بالینی و همچنین سنجش توسط روانپزشک وقت که تشخیص اختلال شخصیت نوع A داده شده باشند؛ می باشد. در این پژوهش پرسش نامه سبک دلبستگی بزرگسال کالینز و رید؛ مقیاس سیستم های بازداری/فعال سازی رفتاری کارور و وایت؛ پرسشنامه صفات چهارگانه و پرسشنامه اختلالات شخصیت میلون بر روی گروه نمونه اجرا شد. در این پژوهش تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی انجام گرفت. در آمار توصیفی از میانگین، انحراف معیار، جداول و نمودارها استفاده شد و در آمار استنباطی از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن در بیماران دارای اختلالات شخصیت خوشه A با بازداری هیجانی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بین متغیر سبک دلبستگی ناایمن با بازداری هیجانی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. بین متغیر بازداری هیجانی با سبک دلبستگی دوسوگرا رابطه منفی و معنادار وجود دارد. بین متغیر صفت ضد اجتماعی با سبک های دلبستگی از جمله سبک دلبستگی دوسوگرا و ناایمن رابطه مثبت و معنادار و با سبک دلبستگی ایمن رابطه معنادار وجود ندارد. بین متغیر صفت خودشیفته با سبک های دلبستگی از جمله سبک دلبستگی ناایمن رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بین متغیر صفت ماکیاولیسم با سبک های دلبستگی از جمله سبک دلبستگی دوسوگرا و ناایمن رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بین متغیر صفت دگرآزاری با سبک های دلبستگی از جمله سبک دلبستگی دوسوگرا و ناایمن رابطه مثبت و معنادار به ترتیب وجود دارد. همچنین، بین بین متغیر صفت دگرآزاری با سبک دلبستگی ایمن رابطه منفی و معنادار به ترتیب وجود دارد.