یکی از مباحث مهم در فقه و حقوق مدنی، در باب عقود و معاملات شروط ضمن عقد است. این شروط به اعتبار متعلق خود به سه قسم شرط صفت، نتیجه و فعل تقسیم شده است. با درج شرط در ضمن عقد هر یک از طرفین دارای حقوق و تکالیفی می شود. به همین جهت بررسی مقایسه ای نظرات شاخص ترین چهره ها و استوانه های فقهی همچون شیخ أنصاری، آیت الله خویی و امام خمینی، در شناخت آثار و أحکام مترتب بر هر یک از أقسام سه گانه ی شرط، بسیار راه گشا می باشد. این پژوهش با روش و ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و با جستاری در اسناد نوشتاری و سامانه های رایانه ای و نرم افزارهای علمی بوده و پردازش داده های آن با شیوه ی توصیفی و مقایسه ای بوده است؛ و دریافته است که در مواردی چون استنباط حکم تکلیفیِ وجوب از ادله شروط، در بین فقها دو نظریه ی عمده وجود دارد، برخی قائل به وجوب تکلیفی عمل به شرط شده اند و برخی نیز از اساس وجوب عمل به شرط را قبول ندارند. پس از قول به وجوب عمل به شرط، مواردی نظیر جواز اجبار مشروط علیه بر وفای به شرط، جواز اسقاط شرط فعل و عدم جواز آن در شرط وصف و نتیجه؛ از مسائل مورد اتفاق فقهای مذکور می باشد و آن ها در مسائلی مانند: مفهوم شرط، جواز فسخ با تمکن از اجبار مشروط علیه نسبت به انجام شرط، ثبوت أرش در صورت تعذر شرط، اختلاف نظر دارند.