تبیین مفهوم حجیّت و بررسی مبانی آن از مسائل علم اصول فقه بوده و از جمله مسایل مطرح در آن، مبنای حجیّت قطع است . حجیّت معانی متعدّدی دارد که از میان معانی مطرح شده برای آن، سه معنا در علم اصول برای حجیّت قطع قابل بررسی است که عبارتند از: حدّ وسط قرار گرفتن در قیاس استنباط حکم شرعی، کاشفیّت قطع و معذریّت و منجزیّت؛ مقصود از حجیّت قطع در علم اصول صرف حدّ وسط قرار گرفتن در قیاس وکاشفیّت نیست بلکه مقصود اصولی از حجیّت ، منجزیّت و معذریت است. در حجیّت به معنای منجزیّت و معذریّت دیدگاه های متنوعی وجود دارد که عبارتند از ذاتی بودن معذریت و منجزیّت ، لازم ذاتی بودن معذریت و منجزیّت، حکم عقلی به معذریت و منجزیّت ، اعتباری بودن معذریت و منجزیّت ، و تبعیت معذریت و منجزیّت از مولویت مولا. این پژوهش با مراجعه به کتب اصولی مرجع و ملاحظه ی مدعای اندیشمندان علم اصول در مورد حجیّت قطع به بررسی ادلّه ارائه شده توسط ایشان پرداخته است و به این نتیجه رسیده است که : در ذاتی بودن معذریت و منجزیّت دلیل با مدعا ناسازگار است چرا که مدعا، وجوب متابعت قطع است درحالی که دلیل ، طریقیّت و کاشفیّت قطع است. درحکم عقلی به معذریّت و منجزیّت نمی توان گفت که قطع به حکم عقل حجّت است زیرا بعث و الزام از وظائف مولا است و شأن عقل فقط درک است نه امر و نهی. بر اعتباری بودن معذریّت و منجزیّت قطع نیز این اشکال وارد است که حجیّت قطع در زمانی که بشری و عقلایی نبوده اند که بنایی برای ایشان محقق شود ، ثابت بوده است . درلازم ذاتی بودن معذریّت و منجزیّت حجیّت از لوازم عقلی قطع دانسته شده، مانند حالتی که در همه استلزامات عقلی موجود است. امّا صرف قطع به تکلیف، منجّز و معذّر نیست بلکه منجزیّت و معذریّت از لوازم حکم مولاست دیدگاه آخر در مورد حجیّت قطع توسط شهید محمد باقر صدر مبتنی بر مسلک حق الطاعه شکل گرفته است. در دیدگاه شهید صدر دیدگاه شهید صدر در دو امر اساسی با نظر مشهور متفاوت است، اول این که حجیّت، لازم قطع نیست بلکه آنچه لازم ذاتی قطع است صرف کاشفیّت است و حجیّت از شئون حق طاعت مولاست نه ازشئون قطع وکاشفیّت و محرکیت قطع، چرا که اگر از شئون قطع می بود باید هر قطعی منجزیّت داشت حتی اگر تکلیف از جانب هر فردی غیر از مولای حقیقی بود. حجیّت قطع به معنای منجزیّت و معذریّت با یک کبری و صغری ثابت می شود صغری عبارت است ازا