قرآن کریم به عنوان آخرین و کامل ترین نازله ی آسمانی بر پیامبر اسلام (ص)، برای بیان تمامی داستان ها و وقایع، شیواترین و کوتاه ترین عبارات را برگزیده و با تلخیص وقایع، منطقی ترین و شایسته ترین متون را جهت راهنمایی و هدایت بشر عرضه نموده است تا اهدافی چون تذکیر و عبرت از سرگذشت پیشینیان را القاء نماید. در این راستا این پایان نامه داستان اهداء قربانی فرزندان آدم (هابیل و قابیل) به پیشگاه پروردگار در قرآن را در مقایسه با عهدین با روش تحلیلی-توصیفی و تطبیقی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای مورد مطالعه قرار داده و در پی آن بوده است با استفاده از سیاق آیات در فهم هرمنوتیکی متن این داستان در قرآن، دلیل قربانی و ماهیت قربانی دهندگان را مورد واکاوی قرار دهد. بررسی های این تحقیق نشان داد آیه 27 سوره مائده که از دو فرزند آدم نام برده است، در سیاق آیات بنی اسرائیل قرار داشته و اشاره به حوادث درونی این قوم دارد. علاوه بر آن با وجود تشابه پیرنگ این داستان در قرآن ذیل آیات 15-32 سوره مائده، و عهدین در سفر تکوین، تفاوت های پنهان و آشکار بسیاری میان این دو کتاب آسمانی در این واقعه وجود دارد که موجب تفسیرهای متنوع و خارج از بافت آیات شده است. ذکر جزئیّات فراوان ذیل این داستان در عهدین که با کذب در گفتار، رکاکت های لفظی و معنوی، تعارض، تعصّب و قومیّت گرایی همراه است، و اختصار و چشم پوشی از ذکر جزئیّات آن در قرآن کریم، از جمله تفاوت های اساسی داستان در دو متن مقدس است. نتایج این پژوهش نشان داد، بیش از بحث قربانی در این آیات، قتلی که به وقوع پیوسته مورد توجه قرآن کریم بوده است، در حالی که در تورات محور داستان به دو فردی که در آن نقش داشته اند معطوف گردیده و چنان قصه پردازی شده است که غرض از ذکر داستان فراموش گردیده و حواشی آن توسعه یافته است تا آنجا که زمان وقوع قتل و قاتل و مقتول نیز همگی تغییر یافتهاند. بسیاری از مفسّران قرآن نیز بدون در نظر گرفتن سیاق آیه 27 سوره مائده، و با تاسّی از تفسیر تورات و عدم توجّه به اسرائیلی بودن و بی اعتباری و تناقض های درونی احادیث وارده ذیل این آیه، در تبیین آیه به خطا رفته و همانند عهدین، این دو برادر را فرزندان بلافصل حضرت آدم و دلیل قربانی را همسرگزینی یا جانشینی آدم دانستهاند؛ حال آنکه به شهادت سیاق آیات، این دو فرد از قوم بنی اسرائیلند که مأمور