همزمانی رشد سکولاریزم در غرب و تقلیل دین به ایدئولوژی در اندیشه های سنتگرایان مسلمان، چالشی دوگانه در جهان معاصر پدید آورده است که برآیند آن به رسمیت نشناختن هیچیک از طرفین و ادعای واپسگرایی هر یک از جانب دیگری است. نزاع اصلی این دوقطبیِ سنت گرایی و نوگرایی- که در مشاهدات روزمره اجتماعی و حتی در سنت تاریخی و تاریخ معاصر جوامع مسلمان آشکارا قابل ردگیری و مشاهده است- قطعاً امر دینی و گوهر ایمان است که تحقق آن نه با الزامات ابزارهای فرهنگی مسلمانان، نظامسازی اعتقادی، آبژه کردن دین و حتی ایدئولوژیک نمودن آن، بلکه در نحوه تحقق انسانی و ظهور امر قدسی در احساس، اندیشه، زبان و کنش انسان ها قابل ظهور است. اکنون سخن در رویکردهای سلبی و ایجابی این تحقق است تا بحران زیست انسان معاصر را با رهیافت کتاب آسمانی رمزگشایی کند. استنطاق این آخرین نازله آسمانی، بازتفسیر جریان نیرومند سخن برای تجدد وحی در جریان جاری در جهان، غیرثابت دیدن گزاره های وحیانی و باور به انعطاف پذیری دین، بازخوانی درد انسان و جامعه مدرن و سپس بازیابی درمان آن از آموزههای وحی، امکان گفتگوبخشی درون دینی از یک سو و گفتگوی برون دینی در دیگر ادیان و غیر دینداران از سوی دیگر و دفاع عقلانی از معرفت بخشی، هویت بخشی و معنابخشی دین از رهیافت های این مقاله است که در بازخوانی تفسیر اجتماعی قرآن کریم مورد بحث قرار خواهد گرفت.