چکیده منابع روایی مسلمانان مملو از احادیثی است که مستقیم و غیر مستقیم مردان را بر طرد زنان و عدم مشارکت اجتماعی با آنان ترغیب کرده است. این روایات ذیل تفسیر برخی آیات قرآن کریم در تفاسیر مأثور رواج یافته است. آنان در تفسیر "و لاتؤتوا السّفھاء اموالکم" زنان را مصداق انّ من ازواجکم و اولادکم عدواً » و « انّ النفس لأماره بالسوء الاّ ما رحم ربّی » اتم سفاھت دانستھ اند. روایات عدم مشورت با زنان نیز ذیل آیات آمده و مردان را به عدم تشاور با زنان ترغیب می کند. تاریخ ظھور این گفمان، روایات قرن دوم تا قرن چھارم است که حاصل یک منظومه « لکم فکری و روشمندی است که جھت باور درونی در ذات اندیشه و تفکر دینداران، مردان را بر طرد اجتماعی زنان ترغیب کرده است؛ و فرآیند فلسفی- اجتماعی این گفتمان القاء نابرابر یھای جنسیتی در تعلیمات دینی و باورھای رسمی جامعه بوده است. ما در این مقاله با تاریخ گذاری روایات، به ناسازگاری آنھا با روح کلی و گوھر اصیل دین پرداخته و تفاسیر معاصر را در اعراض از رویه تفاسیر روایی مورد بازخوانی قرار دادھ ایم.