1404/03/17
محمد راسخ مهند

محمد راسخ مهند

مرتبه علمی: استاد
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 57105618100
دانشکده: دانشکده علوم انسانی
نشانی:
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
تحلیل پیوند معنا و آوا در شعر فارسی
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
زبان فارسی، شعر فارسی، نمادپردازی آوایی، شمایل‌گونگی، بدنمندی، خاقانی، اخوان‌ثالث.
سال 1403
پژوهشگران یحیی عطائی(دانشجو)، محمد راسخ مهند(استاد راهنما)

چکیده

چکیده پیوند آوا و معنا در زبان و شعر از زمان سقراط تاکنون مورد توجه دانشمندان، ناقدان و شاعران بوده و در هر دوره دیدگاه‌هایی مطرح شده است. این مسأله در دوره معاصر در دانش‌های دیگر نیز مانند بازاریابی و روان‌شناسی و عصب‌شناسی مورد توجه واقع شده و بیش از پیش موجب توجه زبان‌شناسان و ادب‌شناسان به این مسأله شده است. شاعران نیز خواسته یا ناخواسته از هماهنگی آوا و معنا در بیان احساسات بهره می‌گیرند. در این پژوهش کوشش شده است بر پایه چارچوب نظری «نمادپردازی آوایی» ارائه‌شده توسط مارگریت مگنس، هماهنگی آوا و معنا در دو اثرِ «قصاید خاقانی» و «اشعار نیمایی مهدی اخوان‌ثالث» بررسی گردد. هدف ما در این پژوهش پاسخ به این پرسش‌هاست که آیا در زبان فارسی نمادپردازی آوایی به‌گونه نظام‌مند وجود دارد؟ اگر هست چه سازوکارهایی دارد؟ در زبان فارسی مقولاتِ مدرج و دارای تقابل مانند زشت و زیبا، نرم و خشن، خوب و بد و... چه آواهایی را در تقابل هم قرار می‌دهد؟ این امر در شعر فارسی به چه شکل یا اشکالی نمود یافته است؟ خاقانی و اخوان ثالث از موسیقی شعر برای بیان و تداعیِ چه منظور و مفاهیم ثانویه (مانند تاکید و انسجام و...) بهره می‌گیرند؟ روش این پژوهش پیکره‌بنیاد و اسنادی با شیوه توصیفی‌ـ‌تحلیلی است. تکنیک مورد استفاده برای گردآوری داده‌ها تحلیل محتوا است. برای تحلیل اطلاعات از چارچوب نظری مارگریت مگنس بهره برده‌ایم. حاصل پژوهش نشان می‌دهد که نمادپردازی آوایی به شکل سیستماتیک در زبان و شعر فارسی حضور دارد و معانی دارای تقابل و تضاد برجستگی ویژه‌ای در نمود آوایی دارند. با توصیفِ ویژگی‌های واج‌های فارسی، تناسب، تقارن و تقابل‌های آوایی زبان و شعر فارسی معرفی و بررسی شدند. نتایج پژوهش مؤید فرضیه بود که هم در زبان عادی فارسی نمادپردازی آوایی به‌گونه نظام‌مند حضور پررنگ دارد و هم شاعران بزرگِ فارسی‌زبان از این ظرفیت به‌طور خودآگاه و ناخودآگاه در سطح گسترده بهره می‌گیرند و این امر را از سطح واژه به سطح جمله و بالاتر تعمیم می‌دهند. هر دو شاعر به‌طور واضحی از تقابل‌های آوایی در برجسته‌کردن معنی در پاره‌گفتارها بهره برده‌اند.