1404/02/01
محمد راسخ مهند

محمد راسخ مهند

مرتبه علمی: استاد
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 57105618100
دانشکده: دانشکده علوم انسانی
نشانی:
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
نظام های استعاری درمجموعه داستان های زکریا تامربراساس نظریه استعاره شناختی (صهیل الجواد الأبیض، النمور فی الیوم العاشر، دمشق الحرائق).
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
معناشناسی شناختی، استعاره، ادبیات داستانی، زکریا تامر.
سال 1401
پژوهشگران فریده بهرامی(دانشجو)، صلاح الدین عبدی(استاد راهنما)، محمد راسخ مهند(استاد مشاور)

چکیده

طرح نظریه استعاره مفهومی از سوی لیکاف و جانسون (1980) دریچه جدیدی بر روی مطالعات استعاره گشود و آن را برای همیشه از حصار زبان ادبی بیرون کشید و پای این فرآیند شگفت انگیز را که قرن ها به آن به عنوان یک آرایه ادبی نگاه می شد به حوزه های مطالعاتی متعددی بازکرد. استعاره ها در انواع زبان از جمله در زبان ادبیات و هر جلوه زبانی که زاییده ذهن بشر است حضور دارند. پیوند بین زبان و ادبیات در انتقال تفکر و اندیشه و ایدئولوژی ها می تواند از حوزه های کاربردی در زبا ن شناسی شناختی باشد. با بررسی استعاره های یک متن می توان به تفکر غالب و اندیشه حاکم بر آن متن پی برد. تمام آنچه در مورد استعاره و اصول آن وجود دارد در پیکره زبان ادبی نیز قابل تبیین است و از این حیث تفاوتی در تحلیل وجود ندارد، با این تفاوت که در ادبیات اغلب اصل خلاقیت استعاری بیشتر به چشم می خورد. این پژوهش با شیوه توصیفی- تحلیلی به بررسی استعاره در داستان های کوتاه زکریا تامر نویسنده معاصر سوری، برمبنای نظریه معاصر استعاره به منظور دست یابی به نظام حاکم بر مفهوم سازی مضامین محوری در داستان های این نویسنده پرداخته است. درونمایه داستان های تامر بیان دغدغه های اجتماعی و انسانی است. تحلیل داده ها نشان می دهد تامر از همه انواع استعاره برای مفهوم سازی در داستان هایش استفاده کرده است که استعاره هستی شناختی نسبت به سایر انواع از بسامد بالایی برخودار است. از میان حوزه های رایج مبدأ، حوزه انسان و حیوان پرکاربردترین می باشند و طرحواره های ظرفی نقش پررنگتری در مفهوم سازی در داستان ها دارند. تامر در داستان-هایش با دستکاری استادانه استعاره های معمولی، استعاره های نو و بدیع خلق کرده است و این خلاقیت نتیجه بهره گیری وی از ابزار های چهارگانه است که نویسنده بیشتر از ابزار ترکیب و گسترش و کمتر از ابزار پرسش بهره برده و از ابزار پیچیده سازی به طور متوسط استفاده کرده است. یافته های پژوهش همچنین بیانگر این نکته است که استفاده از صورت غیرزبانی استعاره مفهومی، قیاس استعاری و جاندارپنداری همراه با نوآوری در استفاده از استعاره و تصویر در داستان-های تامر، علاوه بر ایجاد ظرافت و زیبایی در بیان مضمون، عملاً شناخت و آگاهی بیشتر و درک و تجربه عمیق تری از پیام آن ها را در اختیار خواننده قرار می دهد.