انسان ها در شناسایی پدیده های جهان و دنیای مادی از توانایی شناختی – ذهنی خود که مشترک میان تمامی انسان ها است، بهره می برند. از مهم ترین و کارآمدترین این توانایی ها باید به دسته بندی یا مقوله بندی اشاره کرد. در واقع انسان ها پدیده های همسان را در گروه های مشابه قرار می دهند و اشیای پیرامون خود را مقوله بندی می کنند و به جای اینکه در شناخت خود با جزئیات و مصادیق متنوع روبرو شوند، از دسته ها و گروه های کلی تر کمک می گیرند. این کار ذهنی درحقیقت به دلیل توجه به دو امر مهم صورت می گیرد که یکی از آنها کسب اطلاعات بیشتر و دیگری صرف کمترین هزینه است. یعنی انسان به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه تلاش می کند تا آنجا که ممکن است با کمترین تلاش ذهنی و کمترین منابع، بیشترین اطلاعات را دربارۀ محیط اطراف خود به دست آورد (ایوانز و گرین ، 2008: 255). این درواقع اصلی است که با عنوان اصل صرفه جویی شناختی در مقوله بندی از آن یاد می شود.