1404/02/01
محمد راسخ مهند

محمد راسخ مهند

مرتبه علمی: استاد
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 57105618100
دانشکده: دانشکده علوم انسانی
نشانی:
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
مکاتب زبانشناسی
نوع پژوهش
کتاب
کلیدواژه‌ها
مکاتب، صورت گرایی، نقش گرایی، شناختی، فارسی
سال 1398
پژوهشگران محمد راسخ مهند

چکیده

زبان شناسی را مطالعه علمی زبان تعریف می کنند. اما علم چیست؟ اگر بگوییم که شیمی، فیزیک، زمین شناسی و نظایر آن علم هستند، ولی موسیقی و هنر علم نیستند، پاسخ مشخصی نداده ایم. اصل پرسش در واقع این است که چرا این رشته ها را «علم» می دانیم. وجوه اشتراک آنها چیست؟ شاید بگوییم علم راهی است برای شناخت جهان. درست، اما دین هم همین هدف را دارد، حتی فال گیرها و طالع-بین ها نیز چنین هدفی دارند. اما کسی آنها را علم نمی داند. شاید بگوییم علوم روش های خاص خود را دارند و از آزمایش برای شناخت جهان بهره می برند. بله، ولی تمام علوم از آزمایش و آزمایشگاه بهره نمی برند. پس وقتی زبان شناسی را مطالعه «علمی» زبان تعریف می-کنیم، باید تکلیف خود را با واژه علم معلوم کنیم. در ادامه می بینیم که قضیه به این سادگی نیست. هر علمی تاریخی دارد، طولانی یا کوتاه؛ و در هر علمی افرادی وجود دارند که به تاریخ علم خود علاقه دارند، تا جایی که حیطه اصلی پژوهشی آنها تاریخ همان علم است. مثلاً شیمی دانهایی که متخصص تاریخ علم شیمی هستند، یا فیزیک دانانی که متخصص تاریخ علم فیزیک هستند. اما غیر از این افراد، دانشمندانی هم هستند که رشته علمی آنها مطالعه خود علم است. در واقع آنها فلسفه علم را مطالعه می کنند. در مقایسه با اکثر علوم، رشته فلسفه علم یک رشته دانشگاهی نسبتاً جدید است که در قرن بیستم پا گرفت. با این وجود، اکنون در بسیاری از دانشگاه های جهان، این رشته دایر است. در مباحث فلسفه علم، به تاریخ علم نیز پرداخته می شود زیرا توجه به آن شرط ضروری تحقیق در زمینه فلسفه علم است. مورخان علم معمولاً منشاء علم جدید را بین سالهای 1500 و 1750 و در نتیجه تحولات سریع علمی در اروپا می دانند. این دوران را عصر انقلاب علمی می نامند. تا قبل از این دوران، جهان بینی حاکم مشرب ارسطویی بود و دیدگاه های او در علوم مختلف پذیرفته بود. مثلاً اینکه فقط چهار عنصر آب، آتش، باد و خاک تمام اجرام زمین را می سازد. مشخص است که این نظر در برابر یافته های امروز شیمی دانان بسیار در تناقض است. در عصر انقلاب علمی، شاید نخستین مرحله مهم، انقلاب کوپرنیکی بود. کوپرنیک (1473-1543) مدل زمین مرکزی قبل از خود را، که به آن نجوم بطلمیوسی می گویند، تغییر داد. این دیدگاه بخش مهمی از جهان بینی ارسطویی بود که حدود 1800 سال مورد استناد بود. کوپرنیک عنوان کرد خورشید مر