پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش ها و مشکلات معلمان مناطق روستایی در به کارگیری فناوری های هوشمند در کلاس درس انجام گرفت. رویکرد پژوهش کیفی است که با استفاده از روش پدیدارشناسی توصیفی انجام گرفته است. جامعه پژوهشی شامل معلمان دوره ابتدایی شهرستان ملایر شاغل به تدریس در سال تحصیلی 1403_1402 بود. روش نمونه گیری از نوع هدفمند بود به این صورت که معلمانی با سابقه ی بیشتر از 5 سال تدریس و دارای مدرک رشته های علوم تربیتی انتخاب شدند. در نهایت با انجام 15 مصاحبه با معلمان، اشباع داده حاصل شد. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، از روش تحلیل مضمون استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها در نهایت منجر به شناسایی 5 چالش از قبیل: نبود فناوری های هوشمند، تعریف نشدن و دقیق نبودن بودجه تجهیزات آموزشی ، محدودیت دسترسی معلمان به اینترنت، انگیزش پایین و نبود نگرش مثبت معلمان نسبت به تلفیق فناوری در تدریس، کمبود دانش لازم نسبت به فناوری های هوشمند شد. یافتههای این پژوهش میتواند در تصمیمگیری و برنامهریزی برای آمادهسازی معلمان در زمینهی تلفیق فناوری های هوشمند در مدارس روستایی هدایتگر باشد.