این پژوهش با هدف شناخت دگرگونی بخشهای گوناگون کربن آلی در خاک چراگاههای سوخته و نسوخته انجام شد. جایگاه نمونه برداری شده یک بالاپی (توپوسکوئنس) در چراگاهی در دامنه الوند و در نزدیکی روستای حیدره همدان بود که در ماه مهر سال 94 دچار آتش سوزی با شدت کم شده بود. نمونههای خاک از دو بخش سوخته و نسوخته، در دو فصل: پاییز (آذر 1394؛ دو ماه پس از آتش سوزی) و بهار (خرداد 1395؛ نه ماه پس از آتش سوزی)، از 3 جایگاه: بالا، پایین و میان تپه، از 2 جای: زیرسایهانداز بوته و میان بوتهها، از دو لایه: 0 تا 5 و 5 تا 10 سانتیمتری و در 3 تکرار گردآوری شد. از هر جایگاه سوخته و نسوخته نمونههای لاشبرگ رویه خاک نیز در چهارگوشی به اندازه 30×30 سانتیمتر مربع در 3 تکرار گردآوری شد. همه کربن آلی، مواد آلی بخش سبک، کربن آلی زیستتوده، کربن آلی محلول در آب سرد و گرم اندازهگیری شد. داده های بدست آمده برای هر ویژگی در لایه رویین و زیرین در هر زمان نمونه برداری (بهار و پاییز) به گونه چهار آزمایش جداگانه در چارچوب کرتهای دوبار خرد شده آنالیز آماری شد. برای هر آزمایش جایگاه نمونه برداری در طول شیب (بالا، میان و پایین تپه) کرت اصلی، سوختن (سوخته و نسوخته) کرت فرعی و جدایش از گیاه (سایهانداز و دور از گیاه) کرت فرعی-فرعی بود. تنفس خاک و ریختهای گوناگون کربن آلی در لایه رویین خاک بیشتر از لایه زیرین و در بخش سایهانداز بیشتر از بخش دورتر از گیاه بودند. روهمرفته در دو لایه خاک سوخته همه کربن آلی خاک 42%، بخش سبک مواد آلی 41% و کربن زیست توده 52% بیشتر از آنها در خاک نسوخته بود. در برابر، کربن آلی محلول در آب سرد 61%، کربن آلی محلول در آب گرم 52% و تنفس پایه خاک 48% در خاک های سوخته کمتر از خاک های نسوخته بود. اگر چه لاشبرگ در پاییز بر رویه خاک های سوخته 50 درسد کمتر از خاک های نسوخته بود ولی در بهار در خاک های سوخته 5/4 برابر و در خاکهای نسوخته 2 برابر افزایش یافت. این پژوهش نشان داد که آتشسوزی و سوزاندن پوشش گیاهی با رهاسازی زغال زیستی آنها در چراگاهها میتواند مایه بهبود کربن اندوزی در خاک شود.