1404/02/01
مازیار مهیمنی

مازیار مهیمنی

مرتبه علمی: استادیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده علوم انسانی
نشانی: دانشگاه بوعلی سینا، دانشکده علوم انسانی، گروه زبان و ادبیات فرانسه
تلفن: 38239534

مشخصات پژوهش

عنوان
پسامدرنیسم و بارت دو درآمد یک پرونده
نوع پژوهش
مقاله چاپ‌شده در مجلات علمی
کلیدواژه‌ها
ترجمه، نقد، بارت، پسامدرنیسم، درآمد، دریافت، آسیب شناسی
سال 1395
مجله پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی
شناسه DOI
پژوهشگران مازیار مهیمنی

چکیده

چکیده هدف از این بررسی تطبیقی نه چندان مرور شباهت های دو کتاب بر اساس دیدگاه توصیفی و پیشاتحلیلیِ معمول، بل بیش تر درآمدی است بر نوعی رویکرد آسیب شناسانه به ترجمه هایی که در ربع قرن اخیر از آثار پسامدرن در کشور ما (réception) انجام گرفته اند. منشأ پژوهش نه بی خبری از نظری ههای مدرن دریافت است، نه بی توجهی به نقش معمارگونه خواننده در ساخت متن. نه غفلت از دیدگاه والتر بنیامین در خصوص سترون بودن ارجاع به مخاطب در بررسی جایگاه و ارزش یک اثر یا مجموع های از آثار، نه نیز بیگانگی با نظریه های ادبی فلسفی مربوط به سکوت و مخاطب گریزی نوشتار که اندیشه اروپایی ، از افلاطو ن تا موریس بلانشو، هر بار به طریقی در تبیین آ نها کوشیده است و ماحصل نهایی شان چیزی نتواند بود جز دیدگاهی پیشاپیش ضد بارتی، ناظر بر مرگ خواننده ای که بارت تولد او را در گرو مرگ مؤلف می دانست. جستار حاضر، در عین باور به همه نگره های بالا، خود را به این اصل پای بند می شمارد که برترین اندیشه ها ، در شرایط مشخص، ممکن است ناکافی یا حتی ی کسره ناکارآمد جلوه کنند و باید با توجه به نیازهای روز مورد بازنگری قرار گیرند و یا موقتاً معلق گردند. نظریه های آلمانی مربوط به ترجمه با نمایندگانی چون گوته، شلایرماخر، پان ویتز و بنیامین نیز از این امر مستثنی نیستند: طنین انداز کردن عنصر بیگانه در زبان خویش ، به منزله فصل مشترک این نظریه ها و به مثابه اصلی که پیشاپیش از نگره های فرانسویِ قائل به سکوت ادبیات خبر می دهد، همواره نیازمند تفسیرهای مناسب و متناسب با زمان مکانِ ترجمه است. نقد حاضر در آرزوی دست یابی به چنینتفسیرهایی است. در عین حال، این نقد با توجه به موضوع، کمیت، و روش خود هیچ داعیه ای نم یتواند داشته باشد مگر اشاره به ضرورت برخی بررس ی های تاریخی، آماری، و مخاطب شناختی در رابطه با استقبال ایرانیان از آثار پسامدرن و ارائه فرضیه هایی که صحت و سق مشان باید از طریق همین بررسی ها اثبات شود . باری نقد استوار بر فرضیه های هنوز اثبات نشده همواره محکوم است به نوعی تعلیق، نوعی نوسان میان حال و آینده. و البته محکوم به تردید و ب یاطمینانیِ اب دی نسبت به ارزش و فایده خویش. آن نوسان و این تردید، اما، شاید دست کم دو معنا باشند: بحرانی که در ذات نقد ثبت است و نه فقط از « بحران » از معانی متعدد بل نیز از بدگمانی ای ،« ترسیم مرزهای سرزم