1404/02/01
محرم منصوری زاده

محرم منصوری زاده

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 25923564500
دانشکده: دانشکده فنی و مهندسی
نشانی: همدان، دانشگاه بوعلی سینا، دانشکده مهندسی، گروه مهندسی کامپیوتر
تلفن: 08131406381

مشخصات پژوهش

عنوان
قطعه بندی اسبک مغزی در تصاویر تشدید مغناطیسی با استفاده از شبکه های عصبی عمیق
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
قطعه بندی، اسبک مغز، تصاویر تشدید مغناطیسی
سال 1402
پژوهشگران علیرضا صادقی(دانشجو)، حسن ختن لو(استاد راهنما)، محرم منصوری زاده(استاد راهنما)، محمدرضا رضاییان(استاد مشاور)

چکیده

اسبک مغز یک ساختار مغزی کوچک، میانی و زیر قشری است که به حافظه بلند مدت و کوتاه مدت مربوط می شود. شکل و شمایل اسبک مغزی تحت تاثیر مواردی همچون زوال عصبی یا آلزایمر می تواند تغییر پیدا کند. قطعه بندی اسبک مغزی از تصویر تشدید مغناطیسی برای تحقیقات اختلالات عصبی- روانپزشکی از اهمیت بالایی برخوردار است و همچنین می تواند در بررسی بیماری هایی مانند آلزایمر، صرع و اسکیزوفرنی استفاده شود. یکی از ضرورت های بررسی و تحلیل تصویر اسبک مغزی، همانطور که گفته شد، پیش بینی احتمال ابتلا به آلزایمر می باشد، در صورتی که این بیماری سریع تشخیص داده شود و روند درمان آن در مراحل ابتدایی صورت بگیرد احتمال بهبود آن بیشتر است و احتمال کارآمد بودن روش های درمانی نیز بیشتر خواهد بود. هزینه های زیاد مربوط به قطعه بندی دستی اسبک مغزی باعث شده است که پژوهش هایی در حوزه قطعه بندی خودکار اسبک مغزی از تصاویر پزشکی انجام شود. یکی از مهم ترین چالشهای سر راه برای جداسازی اسبک مغزی در تصاویر پزشکی کوچک بودن محدوده ی آن می باشد بطوری که تشخیص ناحیه قرارگیری اسبک مغز در تصاویر پزشکی با چشم غیر مسلح دشوار است. هدف این پژوهش ارائه ی مدلی برای قطعه بندی و تعیین مرز دقیق قرارگیری اسبک مغز در تصاویر تشدید مغناطیسی است. امروزه یادگیری عمیق در بینایی رایانه دارای نقشی کلیدی بوده و برای اهداف گوناگونی چون بازشناسی تصویر، تشخیص چهره، قطعه بندی و تقسیم بندی تصاویر پزشکی و... به کار می رود. در این پژوهش مدلی جمعی از یادگیری عمیق با بهره گیری از ماسک فازی از پیش آموزش دیده برای قطعه بندی اسبک مغز ارائه شده است. برای افزایش دقت مدل در این پژوهش یک ماسک فازی با استفاده از مدل شبکه عصبی کانولوشنی ایجاد می شود. استفاده از ماسک فازی از پیش آموزش دیده با حذف قسمت های اضافه تصویر تشدید مغناطیسی می تواندپیچیدگی مدل جمعی نهایی را کاهش دهد و موجب افزایش دقت در قطعه بندی اسبک مغز شود. بعد از ماسک کردن تصاویر از یک مدل جمعی متشکل از شبکه های عصبی کانولوشنی برای قطعه بندی اسبک مغز استفاده می شود. مدل نهایی ارائه شده قادر است با دریافت یک تصویر تشدید مغناطیسی از مغز در صورت مشخص بودن اسبک مغز آن را با دقت قابل توجهی شناسایی کند. در ادامه بعد از ایجاد مدل با بخشی از داده های موجود در دیتاست، اقدام به ارزیابی مدل شد. نتیجه ارزیابی ان