بیماری نوزاد گچی زنبوران عسل، نحستین بار در سال 1913 و در آلمان شناسایی شد. قارچ Ascosphaera apis (Maassen ex Claussen) به عنوان عامل بیماری قارچی نوزاد گچی در زنبوران عسل شناخته می شود.بیماری به طور معمول در نواحی معتدل رخ می دهد و در فصل بهار زمانی که تعداد نوزادان در کندو بیشتر است، بیشترین شیوع را دارد. بر اساس منابع، موارد آلودگی به این بیماری در نقاط مختلف جهان در حال افزایش است. به رغم استفاده از ترکیبات شیمیایی مختلف جهت کنترل و مبارزه با این بیماری، تاکنون ترکیب مناسبی جهت درمان بیماری نوزاد گچی معرفی نشده است. در صورت آلودگی کلنی های زنبور عسل، تنها کاهش موقت علائم بیماری امکان پذیر است. بیماری نوزاد گچی به ندرت باعث نابودی کلنی می شود، ضعیف شدن کندو، کاهش تولید عسل و ضرر اقتصادی قابل توجه از پیامدهای آلودگی به این بیماری به شمار می روند. به رغم استفاده از ترکیبات شیمیایی مختلف جهت کنترل و مبارزه با این بیماری، تاکنون ترکیب مناسبی جهت درمان بیماری نوزاد گچی معرفی نشده است. در صورت آلودگی کلنی های زنبور عسل، تنها کاهش موقت علائم بیماری امکان پذیر است. کاهش زنده مانی زنبوران عسل در مراحل مختلف زندگی، بروز مقاومت، به جا گذاشتن باقی مانده در عسل و فراورده های آن و آلودگی زیست محیطی از مهمترین پیامدهای استفاده از ترکیبات شیمیایی قارچ کش به شمار می روند. اسانس های گیاهی از قسمت های مختلف گیاهان و به روش تقطیر با بخار آب بدست می آیند. آفت کش های زیستی بر پایه اسانس های گیاهی روش کنترلی مکمل و یا جایگزینی مناسبی برای ترکیبات شیمیایی مرسوم در کنترل عوامل بیماریزا محسوب می شوند. از اسانس های گیاهی و ترکیبات آنها برای مدت طولانی به عنوان عوامل ضدمیکروبی استفاده شده است، دلیل احتمالی چنین کاربردی به محتوای ترپنی و یا فنلی آنها نسبت داده می شود.