1404/02/01
محمد ملک جانی

محمد ملک جانی

مرتبه علمی: استاد
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 36105022500
دانشکده: دانشکده علوم پایه
نشانی:
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
کیهان نگاری انرژی تاریک با استفاده از داده های رصدی
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
انرژی تاریک، داده های رصدی، مدل استاندارد کیهان شناسی، رویکرد کیهان نگاری، الگوریتم زنجیره مارکوف مونت کارلو (MCMC).
سال 1401
پژوهشگران سعید پوراجاقی(دانشجو)، محمد ملک جانی(استاد راهنما)

چکیده

با کشف انبساط شتاب­دار عالم در سال 1998، کیهان شناسان به دنبال راهکاری بودند تا بتوانند این شتاب تند شونده را توجیه کنند. گروهی از کیهان شناسان انبساط تند شونده کیهان را به سیالی مرموز و ناشناخته که انرژی تاریک نامیده می شود نسبت دادند. ساده ترین مدل برای انرژی تاریک مدل استاندارد کیهان شناسی می باشد. این مدل به خوبی با داده های رصدی سازگار است؛ اما وجود مشکلاتی نظیر تنظیم ظریف و تطابق موجب شد تا کیهان شناسان به دنبال مدل های جایگزینی برای این مدل باشند. از سوی دیگر، استفاده از روش های مستقل از مدل به منظور بررسی دینامیک کیهان و توجیه انبساط تند شونده عالم در طی سالیان اخیر افزایش یافته است. یکی از این روش های مستقل از مدل، رویکرد کیهان نگاری می باشد. این رویکرد بر مبنای بسط تیلور ضریب مقیاس استوار است. از آنجایی که رویکرد کیهان نگاری بر اساس بسط یک تابع ریاضی می باشد، از این روش می توان به منظور محک سایر مدل های کیهان شناسی نیز استفاده نمود. در این رساله قصد داریم با استفاده از رویکرد کیهان نگاری به بررسی دینامیک کیهان پرداخته و سایر مدل های کیهان شناسی را مورد سنجش قرار دهیم. برای این منظور و در بخش اول کار، با استفاده از داده های دیاگرام هابل شامل ابرنواخترهای نوع یک در کاتالوگ پنتئون، اختروش ها و فوران های پرتو گاما به مقیدسازی پارامترهای کیهان نگاری در رویکرد مستقل از مدل می پردازیم. برای این کار از روش حداقل مربعات بر مبنای زنجیره مارکوف مونت کارلو (MCMC) استفاده می شود. همچنین با توجه به رابطه بین پارامترهای کیهان نگاری و پارامترهای آزاد سایر مدل های کیهان شناسی قادر خواهیم بود تا مقادیر بهینه پارامترهای کیهان نگاری را در سایر مدل ها نیز محاسبه نماییم. شایان ذکر است که در این بخش از کار، رویکرد کیهان نگاری مورد استفاده، بر مبنای بسط تیلور مرتبه 4 می باشد. نتایج این بخش نشان داد که مدل استاندارد کیهان شناسی دارای یک تنش جدی با رویکرد کیهان نگاری می باشد. این در حالی است که برای سایر مدل های کیهان شناسی نظیر wCDM، CPL، روش پارامتری پده و مدل انرژی تاریک هولوگرافیک این تنش مشاهده نمی شود. در بخش بعدی کار، به تأثیر نقش خطای داده های رصدی در نتایج به دست آمده می پردازیم. برای این منظور از سه دسته داده ساختگی بر اساس داده­های پنتئون استفاده می شود که خطای دسته اول