پس از رد نظریه کیهان ایستا توسط کشف انبساط هابلی، کیهانشناسان بر این باور بودند که گرانش موجب کند شدن نرخ انبساط کیهان میشود و در نهایت اجزای کیهان با گذشت زمان به سوی یکدیگر کشیده خواهند شد. مشاهدات و بررسی ابرنواخترهای نوع یک و شواهد رصدی دیگر مانند تابش زمینه کیهانی، نوسانات آکوستیکی باریونها و ... نشان داد که کیهان دارای انبساطی تند شونده است یا به عبارتی با گذشت زمان سرعت انبساط کیهان افزایش مییابد. کیهانشناسان با استفاده از معادلات میدان اینشتین دو دیدگاه متفاوت را برای توجیه این انبساط شتابدار ارائه کردند. در حالت نخست که به مدل گرانش تعمیم یافته معروف است، هندسه کیهان در سمت چپ معادله اینشتین اصلاح میگردد. در حالت دوم، با اضافه کردن شارهای با فشار منفی و آثار ضدگرانشی به تانسور انرژی تکانه در سمت راست معادله مذکور میتوان انبساط شتابدار کیهان را توصیف کرد، که این شاره را انرژی تاریک نامیدند. اولین و سادهترین مدل انرژی تاریک مدل میباشد. علی رغم سازگاری بسیار مناسبی که مدل با دادههای مشاهداتی دارد، این مدل دارای دو مشکل اساسی تنظیم ظریف و تطابق کیهانی است. لذا در این پژوهش مدل به عنوان جایگزینی برای مدل به منظور توجیه انبساط تند شونده کیهانی ارائه شد. در پژوهش حاضر به بررسی دو مدل و با استفاده از دادههای مشاهداتی ابرنواخترهای نوع یک در کاتالوگ پانتئون، دادههای اختروشها و دادههای تشعشعات پرتوگاما پرداختیم و با استفاده از الگوریتم زنجیره مارکوف مونت کارلو (MCMC) و کمینه کردن تابع حداقل مربعات، مقدار بهینهی پارامترهای آزاد را در دو مدل مذکور به دست آوردیم. محاسبهی مقادیر پارامترهای بهینه در مدل و بررسی نتایج حاصل از آن در پژوهش حاضر نشان داد که مدل سازگاری مناسبی با مشاهدات داشته و جایگزین مناسبی برای مدل میباشد.