سیاستگذاری بهعنوان یک مکانیزم سیاسی، مدیریتی، مالی و اداری، ابزاری برای دستیابی به اهداف مشخص به شمار میرود. در این میان، سیاستگذاری عمومی مسیر هدایت فعالیتهای دولتی به سوی اهداف مورد نظر را تعیین میکند. قانون مدیریت خدمات کشوری نیز، بهعنوان یک سیاست عمومی مادر، نظام اداری کشور را در راستای تحقق این اهداف هدایت مینماید. باوجود گذشت بیش از هشت سال از تصویب این قانون، هنوز به طور کامل اجرایی نشده است. برایناساس، هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه راهکارهایی برای رفع موانع عدم تحقق سیاستهای تربیتبدنی و سلامت دانشآموزی از دیدگاه معلمان تربیتبدنی استان همدان است. این پژوهش به روش آمیخته (کیفی کمی) انجام شده است. در بخش کیفی، ۲۰ نفر از کارشناسان، مسئولان و معلمان تربیتبدنی ادارات آموزش و پرورش استان، به روش گلولهبرفی و تا رسیدن به اشباع نظری، انتخاب و مصاحبه شدند. در بخش کمی، ۱۵ نفر از صاحبنظران شامل کارشناسان، مسئولان و معلمان باسابقه به شیوه هدفمند انتخاب شدند و دادهها از طریق پرسشنامه گردآوری شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از روشهای سوآرا و فریدمن استفاده شده است. جهت بررسی روایی و پایایی تحقیق، از روشهایی همچون بررسی با اعضا، بازرسی مجدد مسیر دادهها، درگیری طولانیمدت، مقایسه مستمر و آزمون بازآزمایی بهره گرفته شد. نتایج به شناسایی ۹ تم اصلی از موانع تحقق سیاستها انجامید: موانع تدوین (محیطی، ساختاری، رفتاری)، موانع اجرا (محیطی، ساختاری، رفتاری) و موانع کنترل (محیطی، ساختاری، رفتاری). در اولویتبندی صورتگرفته، موانع اجرای ساختاری در صدر قرار گرفت و پس از آن موانع تدوین ساختاری، اجرای محیطی، تدوین محیطی و سایر عوامل رتبهبندی شدند. تحلیل فریدمن نیز عوامل اجرای ساختاری و رفتاری را مهمترین موانع معرفی کرد. در مجموع، یافتهها نشان میدهد که معلمان تربیتبدنی با چالشهایی نظیر کمبود منابع، زیرساختهای نامناسب و کمتوجهی به برنامههای ورزشی روبرو هستند. رفع این چالشها مستلزم ارائه راهکارهای عملی، همکاری میان مدارس، نهادهای آموزشی و خانوادهها، و نیز ارزیابی مستمر سیاستها و برنامهها است. نتایج پژوهش اهمیت توجه به تربیتبدنی و سلامت دانشآموزی و ضرورت همکاری همهجانبه برای بهبود وضعیت موجود را برجسته میکند.